نشست «بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظم جهانی سلطه و کشتار جمعی» برگزار شد
| تاریخ ارسال: 1402/10/3 |
نشست «بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظم جهانی سلطه و کشتار جمعی» برگزار شد
نشست «بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظم جهانی سلطه و کشتار جمعی» دوشنبه ۶ آذر سال ۱۴۰۲ در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
اولین سخنران این نشست دکتر علیاکبر صالحی، استاد دانشگاه شریف و قائم مقام فرهنگستان علوم، بود. او ضمن سلام به روح پرفتوح امام راحل و آرزوی توفیق و سلامتی برای خلف صالح او مقام معظم رهبری گفت: در زمان دانشجویی من در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۶ شمسی) دین در اذهان دانشجویان جایگاهی نداشت. دین باوری در جهان رو به افول بود. پوچگرایی در نسل جوان به خصوص غرب به طرز عجیبی رواج پیدا کرده بود. در آن زمان کمونیسم، سوسیالیسم، مائوئیسم, و چائوئیسم در برابر دین قرار داشتند.
او در ادامه به نقل از محافل گوناگون غرب از دین به عنوان ارتجاع سیاه نام برد و افزود: در آن زمان نوعی هویتسازی احساس میشد. تشعشعات گوهر تابناک دین دیگر قابل رویت نبود. وی وجود امام ره را باعث زدوده شدن زنگارها از روی اسلام توصیف کرد و گفت: امام راحل به نام دین حرکت اجتماعی بزرگی را بر خلاف تصور همگان آغاز کرد. انقلاب بدون سلاح پیروز شد.
به همین دلیل وی از امام ره با عنوان محی الدین نام برد و با نقل قولی از دکتر خوشرو هنگام سفارت در سازمان ملل گفت: روزی نزد کسینجر رفته و در مورد انقلاب سوال کردم که چطور انقلاب ایران آمریکا را غافلگیر کرد. کسینجر هنگام آغاز اعتراضات مردمی در ایران به تنها چیزی که فکر نمیکرد این بود که دین بتواند یک حرکت اجتماعی باشد و قدرتی را سرنگون کند.
وی دین را نظام زندگی خواند و ضمن اشاره به آیاتی در قرآن نظیر «اللهم اصلح دیننا و دنیانا» توضیح داد: دین با زندگی دنیوی و اخروی مردم سر و کار دارد. ولی ایدئولوژیهای دیگر نظیر کمونیسم فقط با دنیا سر و کار دارند و از آخرت صحبتی به میان نمیآورند. اصولاً ایدئولوژی درک و استنباط از موضوع جزمی است. اما مکتب و فلسفه اسلام جزمی نیست.
قائم مقام فرهنگستان علوم با ذکر مثالهایی در قرآن نظیر «افلا یعقلون»، «افلا یتفکرون»، و «لا اکراه فی الدین» گفت: در درون اسلام هم چگونگیها و هم چراییها مطرح است. اما در ایدئولوژی فقط چگونگیها مطرح است و چراییها جواب داده نمیشوند. فقه ما چگونگی است و ۵۲ باب دارد.
او حرکت امام را باعث جدایی دنیا از نهیلیسم و مشوق مردم به تفکر در مورد باورها دانست و ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی تعداد اندیشکدههای مذهبی درباره اسلام و شیعه در اکثر دانشکدههای اسلام شناسی رواج پیدا کرد و به تبع آن دین رونق یافت. امام دین را احیا و مقام معظم رهبری مسئولیت نشر دین با شیوه درست را به عهده دارند.
دکتر صالحی اظهار داشت: با خواندن نامه رهبری در سال ۱۳۹۴ بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. مقام معظم رهبری آینده ملت را در دستان جوانان میبیند. حس حقیقت جویی را در قلبهای جوانان زندهتر و هوشیارتر مییابند.
این استاد دانشگاه در ادامه به فرازهایی از نامه رهبری اشاره کرد: «سیاستمداران شما آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت جدا کردهاند. سخن درباره اسلام است. درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه کرده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سعی باطل شده است تا این دین بزرگ در جایگاه دشمن ترسناک نشانده شود. هراسهای گوناگون از اسلام به ملتها القا شده است. چرا وجدان عمومی در غرب باید با تاخیر چند ده ساله بیدار و آگاه شود. چرا بازنگری در وجدان عمومی معطوف به مسائل روز نیست. چرا از شکلگیری آگاهی عمومی نسبت به فرهنگ و اندیشههای اسلام جلوگیری میشود. چه معانی و ارزشهایی در اسلام مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام تامین میگردد. شناخت مستقیم و بیواسطه از دین اسلام را به دست آورید. تا بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند چیست و چه ماهیتی دارد. اجازه ندهید تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری در جهان را پرورش داده و برترین دانشمندان و مبتکران را تربیت کرده است. اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنید».
وی سپس ضمن پر معنا بودن دانستن هر کلمه از نامه گفت: انگار یک متخصص علوم سیاسی نامه را نوشته است. از این ۱۳ فراز میتوان جند نکته استخراج کرد. ۱. تفاوت بین نسل جدید و قدیم قائل شدند. ۲. تصویرسازی و روایتگری را مهم میدانند. ۳. اعتراف غرب از اقدامات خود ولی با تاخیر چند ده ساله. ۴. نباید اجازه دهیم ذهن جوانان محصور بماند.۵. شناخت حقیقت از منبع اصلی حقیقت.
دکتر صالحی در ادامه ضمن یادآوری یکی از خاطرات خود گفت: در سال ۱۳۸۶ کنسول روس از اختلاف میان شیعه و سنی سخن گفت. او میخواست بداند اگر سنی کشتن شیعه را عادی جلوه دهد علمای شیعه چه فتوایی خواهند داشت. من استنباط خود را اینطور بیان کردم که بی دلیل نمیتوان خون مسلمانی را ریخت و بعید میدانم از سوی شیعه چنین حکمی صادر شود.
او در توضیح فرازهای نامه افزود: فتنه غزه عذاب بزرگی بود و حکومت غرب، حکومتهای اسلامی و عربی که دم از مقررات و حقوق بشر میزنند در حال امتحان پس دادن هستند. قوانین بین المللی تا زمانی اعتبار دارد که حامی منافع قدرتها باشد. دولتهای غرب جنایتکار دست اسرائیل را باز گذاشتند. ولی دیر به گناه خود اعتراف میکنند.
وی در بیان چگونگی قرار نگرفتن در برابر دوگانگیها و تناقضها گفت: اختلافی بین جهانبینی غرب و انقلاب اسلامی وجود دارد. اهداف مکتب غرب بر اساس منفعت طلبی و اقتصاد حرف اول را میزند. اما اهداف انقلاب بر اساس ارزشهاست. مسائل عینی و مستقل از برداشت شخصی و عقاید است. پس دانش مبتنی بر آن جهان شمول و مستقل از احساسات فردی است. اسلام حکمرانی را در بستر دین با مشارکت مردمی ولی غربیها دین و سیاست را جدا میدانند. اسلام کاپیتالیسم پذیرش فعالیتهای خصوصی بر مبنای رقابت سالم را میپذیرد. جهان بینی غرب به طور معمول موارد زیر را در بر میگیرد ۱. دموکراسی و حقوق بشر ۲. اصالت فرد ۳. جدایی دین از حکومت ۴. بازار آزاد ۵. تعاملات فراگیر بینالمللی ۶. تاکید بر علم و فناوری ۷. اعتقاد شدید بر نظم جهانی دلخواه.
دکتر صالحی در انتقادی به قانون اساسی کشور گفت: سه اصل ۱۱، ۱۵۲ و ۱۵۴ در تناقض با منشور سازمان ملل هستند. ما عضو سازمان ملل هستیم پس باید تابع منشور سازمان ملل باشیم. از مفاد آن عدم دخالت در امور دیگران است. حمایت از مستضعفین مسلمین و وحدت سیاسی جهان اسلام در اصل قانون اساسی آمده است. ما در بیان و گفتار نباید در تناقض بینالمللی قرار بگیریم.
او در نقد غرب گفت: معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی تا زمانی اعتبار دارند که حافظه منافع باشد. ولی در غزه رعایت نشد. غرب ذخایر سلاحهای خود را در اسرائیل باز گذاشته است. مردم غزه با دو میلیون نفر جمعیت و ۳۶ کیلومتر وسعت فقط سلاح عقیده و ایمان دارند.
او از دوگانههای دیگری چون مردم در مقابل مسئولین، فرد در برابر محیط، نسل جوان در برابر نسل قدیم، بیداری در برابر غفلت، حقیقت جویی در برابر پیوستگی، تصویرسازی و روایتگری، و شیوههای مدرن آگاهی بخشی در برابر شیوههای سنتی نیز نام برد.
او درباره دوگانه محیط در مقابل فرد گفت: رهبر جوانان و افراد را در محیط غرب نشانه گرفته است. به عقیده وی هر دو مهم هستند. او بر مبنای آیات قرآن کریم فرد را خیلی مهم بیان کرد و افزود: فرد محیط را میسازد و محیط برفرد اثر میگذارد. رعایت حقوق دیگران نیز بر مبنای قرآن بسیار مهم است.
وی در پایان تاکید کرد: باید برای آحاد جامعه بیشترین اهمیت را قائل شد. حضرت آقا با جوانان صحبت میکند و محیط توسط همین تربیتشدگان به گونهای صحیح تغییر خواهد کرد. در شیوههای نوین به کارگیری خیلی تاکید داشته باشید. منع شبکههای اجتماعی راه حل نیست. روایتگری و تصویرسازی عناصر مهم تشکیل دهنده افکار عمومی هستند. برای این کار از حیث فرهنگی در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی در خیلی از زمینهها موفق بوده است. ولی در زمینه مسائل فرهنگی شیوه بخشنامهای را پیش گرفتهایم. اسلام دین دل است. حزبالله دلها را تسخیر کرد چون سید حسن نصرالله با دلار قابل خرید و فروش نیست. ولی شخصیتهای لبنانی قابل خرید و فروش هستند. او پیشنهاد داد: از روشهای جذاب فرهنگی برای جوانان استفاده شود.
سپس دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات و رییس دانشکده مطالعات جهان، با اشاره به کتاب جامع ۶۰۰ صفحهای خود درباره نامه مقام معظم رهبری به زبان فارسی و انگلیسی سخنان خود را ابتدا درباره نویسنده این نامه آغاز و خاطر نشان کرد حدود ۱۷ صفحه از این کتاب به خصوصیات رهبری پرداخته شده است. او وی را حکیمی الهی خطاب کرد که در تاریخ معاصر کمنظیر است.
وی اختلال تصویر موجود در اذهان جوانان اروپا و امریکا را ناشی از نوعی بازنمایی دانست و گفت: بازنمایی در اوج قدرت خود گزاره یکی مساوی با همه و همه مساوی با یکی را خلق می کند. آنها خشونت داعش را به همه مسلمانان تعمیم میدهند. با صنعت تصویر میتوان انحصار ذهنی در تفکر افراد بهوجود آورد. او تاکید کرد: ما به دلیل رویارویی نزدیک با این نظام باید قدردان حکمت رهبری در این نظام و نقش امام راحل و رهبر حکیم انقلاب در ایران جدید باشیم که مسیر جدید را برای رهیدن از نظام سلطه و معرفی اسلام با بنیه مقاومت در مقابل سلطهگری راهبری کردند.
دکتر عاملی به نقل از آنتونی گیدنز گفت: «هیچ تصوری از انقلاب بر مبنای دین در جهان وجود نداشت. انقلابها همه یا انقلابهای چپ و یا انقلابهای دموکراسیخواه برمبنای لیبرالیسم بود». وی افزود: انقلاب اسلامی انقلابی موفق مبتنی بر اسلامخواهی را در جهان بهوجود آورد و ظرفیت تابآوری بالایی دارد که در جنگ ۸ ساله ایران و عراق در شدیدترین محرومیتها به خوبی مشهود بود. امروزه به ابرقدرت نظامی با توان بازدارندگی تبدیل شدهایم. با اینکه به سمت بمب اتم نرفته و نخواهیم رفت.
رئیس دانشکده مطالعات جهان به جنگ اخیز غزه و اسرائیل اشاره کرد و گفت: این جنگ تابآوری اسرائیل را نشان داد.
دکتر عاملی جوانان نخبه را به بازدید از ظرفیتهای علم و فناوری کشور در صنعت داروسازی (با توان تأمین ۹۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور)، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، و صنعت نظامی تشویق و تاکید کرد: قدرت ایران زیرساخت و بنیه دارد. تابآوری این نظام از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۲ ادامه داشته و قرنها ادامه خواهد داشت.
وی درباره این دو نامه مقام معظم رهبری در بهمن ۱۳۹۳ و ۸ آذر ۱۳۹۴ گفت: محتوای این نامه رسمی نیست و ایشان از انتشار آن از طریق صداوسیما و مسیرهای رسمی پرهیز داشتند و خواهان رساندن آن از مسیر غیررسمی به نسل جوان غرب بودند؛ نسلی که باورمندتر و بهدور از اختلال تصویر هستند، صداقت بیشتری در فهم دارند و مسیر حرکت آینده جهان را تعیین میکنند. او دلیل خطاب قرار نگرفتن جوانان دیگر ملل و حتی جوانان مسلمان دیگر را آمریکا متمرکز شدن جهان عنوان کرد.
دکتر عاملی سپس ضمن اشاره به اروپامرکزی و امریکامرکزی در دنیای امروز، مصادیقی از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، با ۵۰ میلیون کشته و خسارات فراوان) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ با مرگ ۲۳ میلیون نفر فقط بهدلیل قحطی که ایران نیز درگیر آن بود) را بیان و گفت: آمریکاییها با بمباران اتمی هیروشیما در ثانیههای آغازین با کشتار ۲۱۰ تا ۲۳۰ هزار نفر و سه روز بعد به بمباران ناکازاکی اقدام کردند که ۷۵ هزار کشته برجای گذاشت. و همچنان به مسیر وحشتزایی و جنگ و خونریزی ادامه میدهند.
دکتر عاملی به نقل از کارتر گفت: آمریکا در ۲۶۵ سال تاریخ خود، تنها ۱۶ سال جنگ نداشته است. هماکنون نیز در ۷۸۰ نقطه دنیا صاحب پایگاه نظامی است. گویی زندگی آمریکا در جنگ و کشتار جمعی میگذرد. بارها طرح جمعآوری سلاحهای کشتار جمعی را مطرح کردند، ولی هرگز عملی نکردند.
کشتار ۲۳۰ هزار نفر، و آوارگی ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در جنگ عراق، کشتار ۱۷۴ هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر در جنگ افغانستان، کشتار تا ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در جنگ ویتنام (۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵) و پشتیبانی آمریکا از جنگ اخیر در غزه با بیش از ۲۰ هزار کشته تا کنون و بیش از ۷۰۰۰ کودک کشته برجایمانده، از دیگر مصدایق جنگطلبی آمریکا و جنگ کور و مصداق جنگهای امریکا عنوان شد که بمب در مناطقی ریخته میشود که مناطق جنگی نیستند.
دکتر عاملی به نقل از مقام معظم رهبری در نامه دوم خود به جوانان اروپا و آمریکا ضمن اشاره به تعبیری قابل تامل به اسرائیل گفت: «تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دوره استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بهنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکند.
مقام معظم رهبری در این نامه دو خواسته را از جوانان اروپا و امریکا مطرح کردهاند: خواسته اول درباره انگیزه سیاهنمایی اسلام است.
دکتر عاملی درباره این خواسته رهبری گفت: همواره دیگریهراسی بنیان کار نظامیان غربی بوده است. در حالیکه بیشتر تظاهراتهای ضد جنگ و خواستار صلح در غرب صورت میگیرد. نظام سیاسی غرب در استعمار ابتدا خاک کشورها را تصرف و سپس دوسوم جهان را مستعمره خود میکردند. حدود ۱۲ میلیون سرخپوست آمریکایی را در دورهای ۳۰۰ ساله، با آفریدن تصویری از وحشیبودن سرخپوستان، کشتند. مدتی روسهراسی و بعد به ژاپنهراسی روی آوردند. اکنون سه دهه است که اسلامهراسی بسیار پررنگ شده است. البته، مردم غرب را باید از دولتمردان و نظامیان غربی متمایز کرد. شمار تظاهرات و اعتراضها به جنگ توسط مردم آمریکا و اروپا بیش از هر نقطه دیگری در جهان و در کشورهای اسلامی است.
او به نخستین مقاله سه دهه پیش خود درباره اروپامرکزی و اسلامهراسی در کنفرانس کریم صدیقی در کمیسیون حقوق بشر اسلامی اشاره کرد که رژیم صهیونیستی با گرتهبرداری سعی در مالکیت این مقوله به عنوان خطای اجتماعی کردند.
بهگفته وی بنیان اسلامهراسی بر مبنای دیگریهراسی و دیگریسازی استوار است. در سال ۲۰۲۲، ۲ تریلیون ۲۴۰ میلیارد دلار/ نزدیک به ۲/۲ درصد تولید ناخالص جهان بودجه جنگ جهان بوده است. رهبری معظم از نسل جوان آمریکا و اروپا میخواهند که به انگیزههای اسلامهراسی توجه کنید و ببینید چرا این همه هراس نسبت به دیگری تولید میکنند و چرا بهدنبال هراسهای واهی، جنگ میکنند. آیا جز این است که جنگ، تبدیل به موضوعی اقتصادی و ابزاری برای گسترش سلطه بر منابع مالی جهان است؟
خواسته دوم مقام معظم رهبری از جوانان اروپا و امریکا، شناخت مستقیم و بیواسطه اسلام بود. دکتر عاملی گفت: قرآنی که ۱۱۴ بار در آن بسمالله الرحمن الرحیم آمده است، قرآنی که حاوی اسمای جمال و رحمت الهی بهمیزان پررنگ است، اسلامی که پیامی جامع دارد برای همزیستی مسالمتآمیز انسانها، و اساساً دینی که متصل به وحی است، پیام آشتی و آرامش برای بشریت دارد، گرچه گاه جهالتها و عصبیتهایی با آن آمیخته میشود، می تواند منشاء هراس باشد؟ باید توجه داشت که عصبیت قفلشدن ذهن انسان و قطع دریافت است. مقام معظم رهبری خارجشدن از انحصار رسانههایی چون سیانان و خبرگزاریهای بزرگ امپراتوریهای خبری غرب، فیلمها و صنعت سینما را در این نامه درخواست کردهاند.
بهگفته وی این نامه تلاشی در کنار تلاش نظاممند در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی با هدف تغییر مسیر چرخه سلطه جهانی بود و ادامه داد: آمریکاییها در این مدت ۹۷۰۰ تحریم به ایران و بعضی از کشورهای دیگر تحمیل کردند. تحریم دارو، غذا و آب با هیچیک از اصول انسانی سازگاری ندارد. از سال ۲۰۰۹ سیاست چندنهادیگرایی را در پیش گرفتند و نهادهای بینالمللی را شکل دادند تا با شبکه الگوریتمی بههمپیوستهای کنترل مالی جهان را بهدست گیرند. این ردیابیها منشا تحریم میشوند. چنین فضایی رو به تراکمی از انباشت فشار بر مردم جهان است. مقام معظم در این نامه تلاش کردند این جوّ را تخفیف دهند. ایشان از جوانان درخواست کردهاند از انگیزههایی که به شما اجازه نمیدهد وارد فهم شوید خود را نجات دهید.
در ادامه این نشست مسعود شجره، رئیس موسسه اسلامی حقوق بشر (لندن)، در ابتدا ضمن اشاره به قرن اخیر که مسلمانان و مسیحیان با هم همسایه و همزیست بودند و حتی با هم ازدواج میکردند گفت: به طوری تنفر میان آنها پرورش داده شده است که مسیحیها جنایتهایی بر علیه حتی کودکان انجام داده و کشتارها در نظر آنها طبیعی جلوه میکند.
او اسلام هراسی را هم همینطور توصیف کرد و ادامه داد: به علت ازدیاد مسلمانان از طریق مهاجرت، ازدیاد گرایش به اسلام، و زاد و ولد از قدرت گرفتن مسلمانان و غیر قابل کنترل شدن آنها هراس دارند.
وی در اشاره به حمله به سرخ پوستهای آمریکایی و اتفاقاتی که برای نازیها در آلمان افتاد گفت: فقط عدهای که به آنها حمله شده بود نابود نشدند بلکه همه اجتماع از بین رفت. برای حفظ اجتماع باید دیگران را قانع کرد تا عاقلانه به این مسئله بنگرند.
به عقیده وی در پخش این نامه توسط ایرانیانی که در غرب زندگی میکردند کوتاهی شده است. او نامه رهبری را برای هویت جوانان غرب یک واقعیت تاریخی عنوان کرد و افزود: به برکت شهدای غزه حق و از باطل شناخته شدند. ابرقدرتها از کشتار مردم غزه طرفداری کردند. وزیر کشور انگلیس حمایت از مردم فلسطین را حمایت از تروریسم اعلام کرد.
شجره با اینکه این اقدامات غرب را فضاسازی و جلوگیری از عدالت خواهی بیان کرد ولی آن فضاسازی را باعث آگاهتر شدن مردم و آشنایی بیشتر آنان با وظیفه خود در برابر ظلم نهادها و رژیمهای خود دانست و گفت: حتی بسیاری از یهودیان عدالت خواه برای اعتراض به خیابانها آمدند. در تمام موقعیت جنگ فعلی تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا کردهاند به برکت عدالت خواهی بوده است. چهره ظالمین به طور واضح دیده میشود. در هنگام ظهور هم عدالت خواهی اجتماع بیشتر میشود و امروزه به اوج رسیده است.
او با ذکر این حقیقت که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان تنها در جایی توانستهاند همزیستی داشته باشند که تحت فرمانروایی مسلمانان بوده است گفت: بنابراین ما مسئولیتی داریم و مقام معظم رهبری هم پدرانه جوانان را هدایت کردند.
در ادامه نشست دکتر روحالامین سعیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق (ع)، از منظر دانش روابط بینالملل برای فهم نامه رهبری گفت: نامه رهبری به جوانان اروپایی در سال ۲۰۱۵ مصداق کنش ارتباطی در وضعیت پسامدرن است.
وی افزود: در عصر مدرن ما بیشتر در عرصه سیاسی با کنشهای استراتژیک ارتباط داریم. بدین معنا که شما دیگران را با استفاده از ابزارهای زور و تهدید وادار به انجام کاری میکنید. رفتار دولتمردان مبتنی بر کنش استراتژیک است (به طور مثال رابطه آمریکا با ایران و دیگر کشورها). در دوران مدرن که کنشگر اصلی دولت است شاهد کنشهای استراتژیک هستیم. اما منتقدان مدرنیته که در علوم سیاسی و روابط بینالملل انتقاد دارند کنش استراتژیک را نامناسب و کنش ارتباطی را قبول دارند.
او به نقل از یک نظریهپرداز اعتقادی کنش ارتباطی را بهتر توصیف کرد و توضیح داد: ما باید از کنش استراتژیک به سمت کنش ارتباطی برویم. کنش ارتباطی وضعیتی است که شما اجتماعی را تشکیل میدهید که اخلاق گفتمان در آن حاکم است. فارغ از مناسبات سلطه و قدرت با هم صحبت میکنند. هیچ فرد و جایگاهی در اینجا از پیش حذف نشده و برتر دانسته نشود. جز نیروی استدلال هیچ فرایندی گفتگوی ما را هدایت نکند. تصمیم گیری در جمع اعمال و صحبت یکدیگر با تکیه بر عقلانیت و ارائه دلیل درک شود. کلید مشروعیت هم استدلال عقلانی است.
وی در ادامه افزود: اگر بشر از وضعیت کنونی رهایی یابد کنش ارتباطی و رسیدن به وضعیت ایده آل است. با وجود احساس احترام و عدم خشونت ما از گفتمان استراتژیک دوران مدرن رها شده و به وضعیت صلحآمیز مبتنی بر همدلی میرسیم. به تعبیر سعیدی انسان پساغربی در محافل علمی و آکادمیک دیگر صاحب نظریه برتر نیست. او فهمیده است که همانطور که وی صاحب نظر است بقیه هم نظری دارند و باید شنید. او دوباره تاکید کرد: استثناگرایی آمریکایی حداقل برای دانشگاهیان فرو ریخته است.
او مخاطب قرار گرفتن جوانان و نه دولتها را در نامه رهبری از ویژگیهای آن بیان کرد و گفت: دولت پسامدرن از طرف رهبری درک شده است. دولت پسامدرن در برابر جامعه کاملاً پاسخگو است. در وضعیت پسامدرن دولت یکی از کنشگران حکمرانی است. در کنار دولت، نهادهای کارگری، سازمانهای مردم نهاد، و رسانهها هم نقش آفرینی میکنند.
سعیدی در بیان یکی دیگر از ویژگیهای نامه رهبری گفت: نامه از بالا به پایین نیست. هیچگونه تحکمی ندارد. از جوانان میخواهد در مورد اسلام از طریق منابع حقیقی آن یعنی قرآن و پیغمبر جستجو کنند.
وی ضمن اشاره به برگزاری همایش افق نور گفت: فعالان مدنی آمریکایی در این همایش به این ویژگی غیر دستوری بودن نامه اشاره کردند و اینکه قصد فعال کردن روح جستجوگر مخاطب را دارد. این نشان میدهد گذار از وضعیت تاثیر محوری بر اساس مدل ارتباطی نامتقارن یکسویه به وضعیت ارتباطات متقارن دوسویه اتفاق افتاده است.
او در پایان تاکید کرد: در دیپلماسی عمومی در ارتباط با غرب نباید تصور کنیم همه باید فرمانبردار ما باشند. وضعیت گفتگو حاکم است. باید از هم یاد گرفت و جوانان را مبتنی بر استدلال قانع کرد. در نامه رهبری درک عرصه پستمدرن، تحولات عرصه پستمدرن، گذار از دولت محوری، و گذار از مونولوگگرایی به سمت دیالوگگرایی کاملاً مشهود است.
نشست «بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظم جهانی سلطه و کشتار جمعی» دوشنبه ۶ آذر سال ۱۴۰۲ در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
اولین سخنران این نشست دکتر علیاکبر صالحی، استاد دانشگاه شریف و قائم مقام فرهنگستان علوم، بود. او ضمن سلام به روح پرفتوح امام راحل و آرزوی توفیق و سلامتی برای خلف صالح او مقام معظم رهبری گفت: در زمان دانشجویی من در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۶ شمسی) دین در اذهان دانشجویان جایگاهی نداشت. دین باوری در جهان رو به افول بود. پوچگرایی در نسل جوان به خصوص غرب به طرز عجیبی رواج پیدا کرده بود. در آن زمان کمونیسم، سوسیالیسم، مائوئیسم, و چائوئیسم در برابر دین قرار داشتند.
او در ادامه به نقل از محافل گوناگون غرب از دین به عنوان ارتجاع سیاه نام برد و افزود: در آن زمان نوعی هویتسازی احساس میشد. تشعشعات گوهر تابناک دین دیگر قابل رویت نبود. وی وجود امام ره را باعث زدوده شدن زنگارها از روی اسلام توصیف کرد و گفت: امام راحل به نام دین حرکت اجتماعی بزرگی را بر خلاف تصور همگان آغاز کرد. انقلاب بدون سلاح پیروز شد.
به همین دلیل وی از امام ره با عنوان محی الدین نام برد و با نقل قولی از دکتر خوشرو هنگام سفارت در سازمان ملل گفت: روزی نزد کسینجر رفته و در مورد انقلاب سوال کردم که چطور انقلاب ایران آمریکا را غافلگیر کرد. کسینجر هنگام آغاز اعتراضات مردمی در ایران به تنها چیزی که فکر نمیکرد این بود که دین بتواند یک حرکت اجتماعی باشد و قدرتی را سرنگون کند.
وی دین را نظام زندگی خواند و ضمن اشاره به آیاتی در قرآن نظیر «اللهم اصلح دیننا و دنیانا» توضیح داد: دین با زندگی دنیوی و اخروی مردم سر و کار دارد. ولی ایدئولوژیهای دیگر نظیر کمونیسم فقط با دنیا سر و کار دارند و از آخرت صحبتی به میان نمیآورند. اصولاً ایدئولوژی درک و استنباط از موضوع جزمی است. اما مکتب و فلسفه اسلام جزمی نیست.
قائم مقام فرهنگستان علوم با ذکر مثالهایی در قرآن نظیر «افلا یعقلون»، «افلا یتفکرون»، و «لا اکراه فی الدین» گفت: در درون اسلام هم چگونگیها و هم چراییها مطرح است. اما در ایدئولوژی فقط چگونگیها مطرح است و چراییها جواب داده نمیشوند. فقه ما چگونگی است و ۵۲ باب دارد.
او حرکت امام را باعث جدایی دنیا از نهیلیسم و مشوق مردم به تفکر در مورد باورها دانست و ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی تعداد اندیشکدههای مذهبی درباره اسلام و شیعه در اکثر دانشکدههای اسلام شناسی رواج پیدا کرد و به تبع آن دین رونق یافت. امام دین را احیا و مقام معظم رهبری مسئولیت نشر دین با شیوه درست را به عهده دارند.
دکتر صالحی اظهار داشت: با خواندن نامه رهبری در سال ۱۳۹۴ بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. مقام معظم رهبری آینده ملت را در دستان جوانان میبیند. حس حقیقت جویی را در قلبهای جوانان زندهتر و هوشیارتر مییابند.
این استاد دانشگاه در ادامه به فرازهایی از نامه رهبری اشاره کرد: «سیاستمداران شما آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت جدا کردهاند. سخن درباره اسلام است. درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه کرده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سعی باطل شده است تا این دین بزرگ در جایگاه دشمن ترسناک نشانده شود. هراسهای گوناگون از اسلام به ملتها القا شده است. چرا وجدان عمومی در غرب باید با تاخیر چند ده ساله بیدار و آگاه شود. چرا بازنگری در وجدان عمومی معطوف به مسائل روز نیست. چرا از شکلگیری آگاهی عمومی نسبت به فرهنگ و اندیشههای اسلام جلوگیری میشود. چه معانی و ارزشهایی در اسلام مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام تامین میگردد. شناخت مستقیم و بیواسطه از دین اسلام را به دست آورید. تا بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند چیست و چه ماهیتی دارد. اجازه ندهید تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری در جهان را پرورش داده و برترین دانشمندان و مبتکران را تربیت کرده است. اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنید».
وی سپس ضمن پر معنا بودن دانستن هر کلمه از نامه گفت: انگار یک متخصص علوم سیاسی نامه را نوشته است. از این ۱۳ فراز میتوان جند نکته استخراج کرد. ۱. تفاوت بین نسل جدید و قدیم قائل شدند. ۲. تصویرسازی و روایتگری را مهم میدانند. ۳. اعتراف غرب از اقدامات خود ولی با تاخیر چند ده ساله. ۴. نباید اجازه دهیم ذهن جوانان محصور بماند.۵. شناخت حقیقت از منبع اصلی حقیقت.
دکتر صالحی در ادامه ضمن یادآوری یکی از خاطرات خود گفت: در سال ۱۳۸۶ کنسول روس از اختلاف میان شیعه و سنی سخن گفت. او میخواست بداند اگر سنی کشتن شیعه را عادی جلوه دهد علمای شیعه چه فتوایی خواهند داشت. من استنباط خود را اینطور بیان کردم که بی دلیل نمیتوان خون مسلمانی را ریخت و بعید میدانم از سوی شیعه چنین حکمی صادر شود.
او در توضیح فرازهای نامه افزود: فتنه غزه عذاب بزرگی بود و حکومت غرب، حکومتهای اسلامی و عربی که دم از مقررات و حقوق بشر میزنند در حال امتحان پس دادن هستند. قوانین بین المللی تا زمانی اعتبار دارد که حامی منافع قدرتها باشد. دولتهای غرب جنایتکار دست اسرائیل را باز گذاشتند. ولی دیر به گناه خود اعتراف میکنند.
وی در بیان چگونگی قرار نگرفتن در برابر دوگانگیها و تناقضها گفت: اختلافی بین جهانبینی غرب و انقلاب اسلامی وجود دارد. اهداف مکتب غرب بر اساس منفعت طلبی و اقتصاد حرف اول را میزند. اما اهداف انقلاب بر اساس ارزشهاست. مسائل عینی و مستقل از برداشت شخصی و عقاید است. پس دانش مبتنی بر آن جهان شمول و مستقل از احساسات فردی است. اسلام حکمرانی را در بستر دین با مشارکت مردمی ولی غربیها دین و سیاست را جدا میدانند. اسلام کاپیتالیسم پذیرش فعالیتهای خصوصی بر مبنای رقابت سالم را میپذیرد. جهان بینی غرب به طور معمول موارد زیر را در بر میگیرد ۱. دموکراسی و حقوق بشر ۲. اصالت فرد ۳. جدایی دین از حکومت ۴. بازار آزاد ۵. تعاملات فراگیر بینالمللی ۶. تاکید بر علم و فناوری ۷. اعتقاد شدید بر نظم جهانی دلخواه.
دکتر صالحی در انتقادی به قانون اساسی کشور گفت: سه اصل ۱۱، ۱۵۲ و ۱۵۴ در تناقض با منشور سازمان ملل هستند. ما عضو سازمان ملل هستیم پس باید تابع منشور سازمان ملل باشیم. از مفاد آن عدم دخالت در امور دیگران است. حمایت از مستضعفین مسلمین و وحدت سیاسی جهان اسلام در اصل قانون اساسی آمده است. ما در بیان و گفتار نباید در تناقض بینالمللی قرار بگیریم.
او در نقد غرب گفت: معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی تا زمانی اعتبار دارند که حافظه منافع باشد. ولی در غزه رعایت نشد. غرب ذخایر سلاحهای خود را در اسرائیل باز گذاشته است. مردم غزه با دو میلیون نفر جمعیت و ۳۶ کیلومتر وسعت فقط سلاح عقیده و ایمان دارند.
او از دوگانههای دیگری چون مردم در مقابل مسئولین، فرد در برابر محیط، نسل جوان در برابر نسل قدیم، بیداری در برابر غفلت، حقیقت جویی در برابر پیوستگی، تصویرسازی و روایتگری، و شیوههای مدرن آگاهی بخشی در برابر شیوههای سنتی نیز نام برد.
او درباره دوگانه محیط در مقابل فرد گفت: رهبر جوانان و افراد را در محیط غرب نشانه گرفته است. به عقیده وی هر دو مهم هستند. او بر مبنای آیات قرآن کریم فرد را خیلی مهم بیان کرد و افزود: فرد محیط را میسازد و محیط برفرد اثر میگذارد. رعایت حقوق دیگران نیز بر مبنای قرآن بسیار مهم است.
وی در پایان تاکید کرد: باید برای آحاد جامعه بیشترین اهمیت را قائل شد. حضرت آقا با جوانان صحبت میکند و محیط توسط همین تربیتشدگان به گونهای صحیح تغییر خواهد کرد. در شیوههای نوین به کارگیری خیلی تاکید داشته باشید. منع شبکههای اجتماعی راه حل نیست. روایتگری و تصویرسازی عناصر مهم تشکیل دهنده افکار عمومی هستند. برای این کار از حیث فرهنگی در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی در خیلی از زمینهها موفق بوده است. ولی در زمینه مسائل فرهنگی شیوه بخشنامهای را پیش گرفتهایم. اسلام دین دل است. حزبالله دلها را تسخیر کرد چون سید حسن نصرالله با دلار قابل خرید و فروش نیست. ولی شخصیتهای لبنانی قابل خرید و فروش هستند. او پیشنهاد داد: از روشهای جذاب فرهنگی برای جوانان استفاده شود.
سپس دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات و رییس دانشکده مطالعات جهان، با اشاره به کتاب جامع ۶۰۰ صفحهای خود درباره نامه مقام معظم رهبری به زبان فارسی و انگلیسی سخنان خود را ابتدا درباره نویسنده این نامه آغاز و خاطر نشان کرد حدود ۱۷ صفحه از این کتاب به خصوصیات رهبری پرداخته شده است. او وی را حکیمی الهی خطاب کرد که در تاریخ معاصر کمنظیر است.
وی اختلال تصویر موجود در اذهان جوانان اروپا و امریکا را ناشی از نوعی بازنمایی دانست و گفت: بازنمایی در اوج قدرت خود گزاره یکی مساوی با همه و همه مساوی با یکی را خلق می کند. آنها خشونت داعش را به همه مسلمانان تعمیم میدهند. با صنعت تصویر میتوان انحصار ذهنی در تفکر افراد بهوجود آورد. او تاکید کرد: ما به دلیل رویارویی نزدیک با این نظام باید قدردان حکمت رهبری در این نظام و نقش امام راحل و رهبر حکیم انقلاب در ایران جدید باشیم که مسیر جدید را برای رهیدن از نظام سلطه و معرفی اسلام با بنیه مقاومت در مقابل سلطهگری راهبری کردند.
دکتر عاملی به نقل از آنتونی گیدنز گفت: «هیچ تصوری از انقلاب بر مبنای دین در جهان وجود نداشت. انقلابها همه یا انقلابهای چپ و یا انقلابهای دموکراسیخواه برمبنای لیبرالیسم بود». وی افزود: انقلاب اسلامی انقلابی موفق مبتنی بر اسلامخواهی را در جهان بهوجود آورد و ظرفیت تابآوری بالایی دارد که در جنگ ۸ ساله ایران و عراق در شدیدترین محرومیتها به خوبی مشهود بود. امروزه به ابرقدرت نظامی با توان بازدارندگی تبدیل شدهایم. با اینکه به سمت بمب اتم نرفته و نخواهیم رفت.
رئیس دانشکده مطالعات جهان به جنگ اخیز غزه و اسرائیل اشاره کرد و گفت: این جنگ تابآوری اسرائیل را نشان داد.
دکتر عاملی جوانان نخبه را به بازدید از ظرفیتهای علم و فناوری کشور در صنعت داروسازی (با توان تأمین ۹۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور)، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، و صنعت نظامی تشویق و تاکید کرد: قدرت ایران زیرساخت و بنیه دارد. تابآوری این نظام از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۲ ادامه داشته و قرنها ادامه خواهد داشت.
وی درباره این دو نامه مقام معظم رهبری در بهمن ۱۳۹۳ و ۸ آذر ۱۳۹۴ گفت: محتوای این نامه رسمی نیست و ایشان از انتشار آن از طریق صداوسیما و مسیرهای رسمی پرهیز داشتند و خواهان رساندن آن از مسیر غیررسمی به نسل جوان غرب بودند؛ نسلی که باورمندتر و بهدور از اختلال تصویر هستند، صداقت بیشتری در فهم دارند و مسیر حرکت آینده جهان را تعیین میکنند. او دلیل خطاب قرار نگرفتن جوانان دیگر ملل و حتی جوانان مسلمان دیگر را آمریکا متمرکز شدن جهان عنوان کرد.
دکتر عاملی سپس ضمن اشاره به اروپامرکزی و امریکامرکزی در دنیای امروز، مصادیقی از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، با ۵۰ میلیون کشته و خسارات فراوان) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ با مرگ ۲۳ میلیون نفر فقط بهدلیل قحطی که ایران نیز درگیر آن بود) را بیان و گفت: آمریکاییها با بمباران اتمی هیروشیما در ثانیههای آغازین با کشتار ۲۱۰ تا ۲۳۰ هزار نفر و سه روز بعد به بمباران ناکازاکی اقدام کردند که ۷۵ هزار کشته برجای گذاشت. و همچنان به مسیر وحشتزایی و جنگ و خونریزی ادامه میدهند.
دکتر عاملی به نقل از کارتر گفت: آمریکا در ۲۶۵ سال تاریخ خود، تنها ۱۶ سال جنگ نداشته است. هماکنون نیز در ۷۸۰ نقطه دنیا صاحب پایگاه نظامی است. گویی زندگی آمریکا در جنگ و کشتار جمعی میگذرد. بارها طرح جمعآوری سلاحهای کشتار جمعی را مطرح کردند، ولی هرگز عملی نکردند.
کشتار ۲۳۰ هزار نفر، و آوارگی ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در جنگ عراق، کشتار ۱۷۴ هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر در جنگ افغانستان، کشتار تا ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در جنگ ویتنام (۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵) و پشتیبانی آمریکا از جنگ اخیر در غزه با بیش از ۲۰ هزار کشته تا کنون و بیش از ۷۰۰۰ کودک کشته برجایمانده، از دیگر مصدایق جنگطلبی آمریکا و جنگ کور و مصداق جنگهای امریکا عنوان شد که بمب در مناطقی ریخته میشود که مناطق جنگی نیستند.
دکتر عاملی به نقل از مقام معظم رهبری در نامه دوم خود به جوانان اروپا و آمریکا ضمن اشاره به تعبیری قابل تامل به اسرائیل گفت: «تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دوره استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بهنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکند.
مقام معظم رهبری در این نامه دو خواسته را از جوانان اروپا و امریکا مطرح کردهاند: خواسته اول درباره انگیزه سیاهنمایی اسلام است.
دکتر عاملی درباره این خواسته رهبری گفت: همواره دیگریهراسی بنیان کار نظامیان غربی بوده است. در حالیکه بیشتر تظاهراتهای ضد جنگ و خواستار صلح در غرب صورت میگیرد. نظام سیاسی غرب در استعمار ابتدا خاک کشورها را تصرف و سپس دوسوم جهان را مستعمره خود میکردند. حدود ۱۲ میلیون سرخپوست آمریکایی را در دورهای ۳۰۰ ساله، با آفریدن تصویری از وحشیبودن سرخپوستان، کشتند. مدتی روسهراسی و بعد به ژاپنهراسی روی آوردند. اکنون سه دهه است که اسلامهراسی بسیار پررنگ شده است. البته، مردم غرب را باید از دولتمردان و نظامیان غربی متمایز کرد. شمار تظاهرات و اعتراضها به جنگ توسط مردم آمریکا و اروپا بیش از هر نقطه دیگری در جهان و در کشورهای اسلامی است.
او به نخستین مقاله سه دهه پیش خود درباره اروپامرکزی و اسلامهراسی در کنفرانس کریم صدیقی در کمیسیون حقوق بشر اسلامی اشاره کرد که رژیم صهیونیستی با گرتهبرداری سعی در مالکیت این مقوله به عنوان خطای اجتماعی کردند.
بهگفته وی بنیان اسلامهراسی بر مبنای دیگریهراسی و دیگریسازی استوار است. در سال ۲۰۲۲، ۲ تریلیون ۲۴۰ میلیارد دلار/ نزدیک به ۲/۲ درصد تولید ناخالص جهان بودجه جنگ جهان بوده است. رهبری معظم از نسل جوان آمریکا و اروپا میخواهند که به انگیزههای اسلامهراسی توجه کنید و ببینید چرا این همه هراس نسبت به دیگری تولید میکنند و چرا بهدنبال هراسهای واهی، جنگ میکنند. آیا جز این است که جنگ، تبدیل به موضوعی اقتصادی و ابزاری برای گسترش سلطه بر منابع مالی جهان است؟
خواسته دوم مقام معظم رهبری از جوانان اروپا و امریکا، شناخت مستقیم و بیواسطه اسلام بود. دکتر عاملی گفت: قرآنی که ۱۱۴ بار در آن بسمالله الرحمن الرحیم آمده است، قرآنی که حاوی اسمای جمال و رحمت الهی بهمیزان پررنگ است، اسلامی که پیامی جامع دارد برای همزیستی مسالمتآمیز انسانها، و اساساً دینی که متصل به وحی است، پیام آشتی و آرامش برای بشریت دارد، گرچه گاه جهالتها و عصبیتهایی با آن آمیخته میشود، می تواند منشاء هراس باشد؟ باید توجه داشت که عصبیت قفلشدن ذهن انسان و قطع دریافت است. مقام معظم رهبری خارجشدن از انحصار رسانههایی چون سیانان و خبرگزاریهای بزرگ امپراتوریهای خبری غرب، فیلمها و صنعت سینما را در این نامه درخواست کردهاند.
بهگفته وی این نامه تلاشی در کنار تلاش نظاممند در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی با هدف تغییر مسیر چرخه سلطه جهانی بود و ادامه داد: آمریکاییها در این مدت ۹۷۰۰ تحریم به ایران و بعضی از کشورهای دیگر تحمیل کردند. تحریم دارو، غذا و آب با هیچیک از اصول انسانی سازگاری ندارد. از سال ۲۰۰۹ سیاست چندنهادیگرایی را در پیش گرفتند و نهادهای بینالمللی را شکل دادند تا با شبکه الگوریتمی بههمپیوستهای کنترل مالی جهان را بهدست گیرند. این ردیابیها منشا تحریم میشوند. چنین فضایی رو به تراکمی از انباشت فشار بر مردم جهان است. مقام معظم در این نامه تلاش کردند این جوّ را تخفیف دهند. ایشان از جوانان درخواست کردهاند از انگیزههایی که به شما اجازه نمیدهد وارد فهم شوید خود را نجات دهید.
در ادامه این نشست مسعود شجره، رئیس موسسه اسلامی حقوق بشر (لندن)، در ابتدا ضمن اشاره به قرن اخیر که مسلمانان و مسیحیان با هم همسایه و همزیست بودند و حتی با هم ازدواج میکردند گفت: به طوری تنفر میان آنها پرورش داده شده است که مسیحیها جنایتهایی بر علیه حتی کودکان انجام داده و کشتارها در نظر آنها طبیعی جلوه میکند.
او اسلام هراسی را هم همینطور توصیف کرد و ادامه داد: به علت ازدیاد مسلمانان از طریق مهاجرت، ازدیاد گرایش به اسلام، و زاد و ولد از قدرت گرفتن مسلمانان و غیر قابل کنترل شدن آنها هراس دارند.
وی در اشاره به حمله به سرخ پوستهای آمریکایی و اتفاقاتی که برای نازیها در آلمان افتاد گفت: فقط عدهای که به آنها حمله شده بود نابود نشدند بلکه همه اجتماع از بین رفت. برای حفظ اجتماع باید دیگران را قانع کرد تا عاقلانه به این مسئله بنگرند.
به عقیده وی در پخش این نامه توسط ایرانیانی که در غرب زندگی میکردند کوتاهی شده است. او نامه رهبری را برای هویت جوانان غرب یک واقعیت تاریخی عنوان کرد و افزود: به برکت شهدای غزه حق و از باطل شناخته شدند. ابرقدرتها از کشتار مردم غزه طرفداری کردند. وزیر کشور انگلیس حمایت از مردم فلسطین را حمایت از تروریسم اعلام کرد.
شجره با اینکه این اقدامات غرب را فضاسازی و جلوگیری از عدالت خواهی بیان کرد ولی آن فضاسازی را باعث آگاهتر شدن مردم و آشنایی بیشتر آنان با وظیفه خود در برابر ظلم نهادها و رژیمهای خود دانست و گفت: حتی بسیاری از یهودیان عدالت خواه برای اعتراض به خیابانها آمدند. در تمام موقعیت جنگ فعلی تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا کردهاند به برکت عدالت خواهی بوده است. چهره ظالمین به طور واضح دیده میشود. در هنگام ظهور هم عدالت خواهی اجتماع بیشتر میشود و امروزه به اوج رسیده است.
او با ذکر این حقیقت که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان تنها در جایی توانستهاند همزیستی داشته باشند که تحت فرمانروایی مسلمانان بوده است گفت: بنابراین ما مسئولیتی داریم و مقام معظم رهبری هم پدرانه جوانان را هدایت کردند.
در ادامه نشست دکتر روحالامین سعیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق (ع)، از منظر دانش روابط بینالملل برای فهم نامه رهبری گفت: نامه رهبری به جوانان اروپایی در سال ۲۰۱۵ مصداق کنش ارتباطی در وضعیت پسامدرن است.
وی افزود: در عصر مدرن ما بیشتر در عرصه سیاسی با کنشهای استراتژیک ارتباط داریم. بدین معنا که شما دیگران را با استفاده از ابزارهای زور و تهدید وادار به انجام کاری میکنید. رفتار دولتمردان مبتنی بر کنش استراتژیک است (به طور مثال رابطه آمریکا با ایران و دیگر کشورها). در دوران مدرن که کنشگر اصلی دولت است شاهد کنشهای استراتژیک هستیم. اما منتقدان مدرنیته که در علوم سیاسی و روابط بینالملل انتقاد دارند کنش استراتژیک را نامناسب و کنش ارتباطی را قبول دارند.
او به نقل از یک نظریهپرداز اعتقادی کنش ارتباطی را بهتر توصیف کرد و توضیح داد: ما باید از کنش استراتژیک به سمت کنش ارتباطی برویم. کنش ارتباطی وضعیتی است که شما اجتماعی را تشکیل میدهید که اخلاق گفتمان در آن حاکم است. فارغ از مناسبات سلطه و قدرت با هم صحبت میکنند. هیچ فرد و جایگاهی در اینجا از پیش حذف نشده و برتر دانسته نشود. جز نیروی استدلال هیچ فرایندی گفتگوی ما را هدایت نکند. تصمیم گیری در جمع اعمال و صحبت یکدیگر با تکیه بر عقلانیت و ارائه دلیل درک شود. کلید مشروعیت هم استدلال عقلانی است.
وی در ادامه افزود: اگر بشر از وضعیت کنونی رهایی یابد کنش ارتباطی و رسیدن به وضعیت ایده آل است. با وجود احساس احترام و عدم خشونت ما از گفتمان استراتژیک دوران مدرن رها شده و به وضعیت صلحآمیز مبتنی بر همدلی میرسیم. به تعبیر سعیدی انسان پساغربی در محافل علمی و آکادمیک دیگر صاحب نظریه برتر نیست. او فهمیده است که همانطور که وی صاحب نظر است بقیه هم نظری دارند و باید شنید. او دوباره تاکید کرد: استثناگرایی آمریکایی حداقل برای دانشگاهیان فرو ریخته است.
او مخاطب قرار گرفتن جوانان و نه دولتها را در نامه رهبری از ویژگیهای آن بیان کرد و گفت: دولت پسامدرن از طرف رهبری درک شده است. دولت پسامدرن در برابر جامعه کاملاً پاسخگو است. در وضعیت پسامدرن دولت یکی از کنشگران حکمرانی است. در کنار دولت، نهادهای کارگری، سازمانهای مردم نهاد، و رسانهها هم نقش آفرینی میکنند.
سعیدی در بیان یکی دیگر از ویژگیهای نامه رهبری گفت: نامه از بالا به پایین نیست. هیچگونه تحکمی ندارد. از جوانان میخواهد در مورد اسلام از طریق منابع حقیقی آن یعنی قرآن و پیغمبر جستجو کنند.
وی ضمن اشاره به برگزاری همایش افق نور گفت: فعالان مدنی آمریکایی در این همایش به این ویژگی غیر دستوری بودن نامه اشاره کردند و اینکه قصد فعال کردن روح جستجوگر مخاطب را دارد. این نشان میدهد گذار از وضعیت تاثیر محوری بر اساس مدل ارتباطی نامتقارن یکسویه به وضعیت ارتباطات متقارن دوسویه اتفاق افتاده است.
او در پایان تاکید کرد: در دیپلماسی عمومی در ارتباط با غرب نباید تصور کنیم همه باید فرمانبردار ما باشند. وضعیت گفتگو حاکم است. باید از هم یاد گرفت و جوانان را مبتنی بر استدلال قانع کرد. در نامه رهبری درک عرصه پستمدرن، تحولات عرصه پستمدرن، گذار از دولت محوری، و گذار از مونولوگگرایی به سمت دیالوگگرایی کاملاً مشهود است.
اولین سخنران این نشست دکتر علیاکبر صالحی، استاد دانشگاه شریف و قائم مقام فرهنگستان علوم، بود. او ضمن سلام به روح پرفتوح امام راحل و آرزوی توفیق و سلامتی برای خلف صالح او مقام معظم رهبری گفت: در زمان دانشجویی من در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۶ شمسی) دین در اذهان دانشجویان جایگاهی نداشت. دین باوری در جهان رو به افول بود. پوچگرایی در نسل جوان به خصوص غرب به طرز عجیبی رواج پیدا کرده بود. در آن زمان کمونیسم، سوسیالیسم، مائوئیسم, و چائوئیسم در برابر دین قرار داشتند.
او در ادامه به نقل از محافل گوناگون غرب از دین به عنوان ارتجاع سیاه نام برد و افزود: در آن زمان نوعی هویتسازی احساس میشد. تشعشعات گوهر تابناک دین دیگر قابل رویت نبود. وی وجود امام ره را باعث زدوده شدن زنگارها از روی اسلام توصیف کرد و گفت: امام راحل به نام دین حرکت اجتماعی بزرگی را بر خلاف تصور همگان آغاز کرد. انقلاب بدون سلاح پیروز شد.
به همین دلیل وی از امام ره با عنوان محی الدین نام برد و با نقل قولی از دکتر خوشرو هنگام سفارت در سازمان ملل گفت: روزی نزد کسینجر رفته و در مورد انقلاب سوال کردم که چطور انقلاب ایران آمریکا را غافلگیر کرد. کسینجر هنگام آغاز اعتراضات مردمی در ایران به تنها چیزی که فکر نمیکرد این بود که دین بتواند یک حرکت اجتماعی باشد و قدرتی را سرنگون کند.
وی دین را نظام زندگی خواند و ضمن اشاره به آیاتی در قرآن نظیر «اللهم اصلح دیننا و دنیانا» توضیح داد: دین با زندگی دنیوی و اخروی مردم سر و کار دارد. ولی ایدئولوژیهای دیگر نظیر کمونیسم فقط با دنیا سر و کار دارند و از آخرت صحبتی به میان نمیآورند. اصولاً ایدئولوژی درک و استنباط از موضوع جزمی است. اما مکتب و فلسفه اسلام جزمی نیست.
قائم مقام فرهنگستان علوم با ذکر مثالهایی در قرآن نظیر «افلا یعقلون»، «افلا یتفکرون»، و «لا اکراه فی الدین» گفت: در درون اسلام هم چگونگیها و هم چراییها مطرح است. اما در ایدئولوژی فقط چگونگیها مطرح است و چراییها جواب داده نمیشوند. فقه ما چگونگی است و ۵۲ باب دارد.
او حرکت امام را باعث جدایی دنیا از نهیلیسم و مشوق مردم به تفکر در مورد باورها دانست و ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی تعداد اندیشکدههای مذهبی درباره اسلام و شیعه در اکثر دانشکدههای اسلام شناسی رواج پیدا کرد و به تبع آن دین رونق یافت. امام دین را احیا و مقام معظم رهبری مسئولیت نشر دین با شیوه درست را به عهده دارند.
دکتر صالحی اظهار داشت: با خواندن نامه رهبری در سال ۱۳۹۴ بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. مقام معظم رهبری آینده ملت را در دستان جوانان میبیند. حس حقیقت جویی را در قلبهای جوانان زندهتر و هوشیارتر مییابند.
این استاد دانشگاه در ادامه به فرازهایی از نامه رهبری اشاره کرد: «سیاستمداران شما آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت جدا کردهاند. سخن درباره اسلام است. درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه کرده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سعی باطل شده است تا این دین بزرگ در جایگاه دشمن ترسناک نشانده شود. هراسهای گوناگون از اسلام به ملتها القا شده است. چرا وجدان عمومی در غرب باید با تاخیر چند ده ساله بیدار و آگاه شود. چرا بازنگری در وجدان عمومی معطوف به مسائل روز نیست. چرا از شکلگیری آگاهی عمومی نسبت به فرهنگ و اندیشههای اسلام جلوگیری میشود. چه معانی و ارزشهایی در اسلام مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام تامین میگردد. شناخت مستقیم و بیواسطه از دین اسلام را به دست آورید. تا بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند چیست و چه ماهیتی دارد. اجازه ندهید تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری در جهان را پرورش داده و برترین دانشمندان و مبتکران را تربیت کرده است. اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنید».
وی سپس ضمن پر معنا بودن دانستن هر کلمه از نامه گفت: انگار یک متخصص علوم سیاسی نامه را نوشته است. از این ۱۳ فراز میتوان جند نکته استخراج کرد. ۱. تفاوت بین نسل جدید و قدیم قائل شدند. ۲. تصویرسازی و روایتگری را مهم میدانند. ۳. اعتراف غرب از اقدامات خود ولی با تاخیر چند ده ساله. ۴. نباید اجازه دهیم ذهن جوانان محصور بماند.۵. شناخت حقیقت از منبع اصلی حقیقت.
دکتر صالحی در ادامه ضمن یادآوری یکی از خاطرات خود گفت: در سال ۱۳۸۶ کنسول روس از اختلاف میان شیعه و سنی سخن گفت. او میخواست بداند اگر سنی کشتن شیعه را عادی جلوه دهد علمای شیعه چه فتوایی خواهند داشت. من استنباط خود را اینطور بیان کردم که بی دلیل نمیتوان خون مسلمانی را ریخت و بعید میدانم از سوی شیعه چنین حکمی صادر شود.
او در توضیح فرازهای نامه افزود: فتنه غزه عذاب بزرگی بود و حکومت غرب، حکومتهای اسلامی و عربی که دم از مقررات و حقوق بشر میزنند در حال امتحان پس دادن هستند. قوانین بین المللی تا زمانی اعتبار دارد که حامی منافع قدرتها باشد. دولتهای غرب جنایتکار دست اسرائیل را باز گذاشتند. ولی دیر به گناه خود اعتراف میکنند.
وی در بیان چگونگی قرار نگرفتن در برابر دوگانگیها و تناقضها گفت: اختلافی بین جهانبینی غرب و انقلاب اسلامی وجود دارد. اهداف مکتب غرب بر اساس منفعت طلبی و اقتصاد حرف اول را میزند. اما اهداف انقلاب بر اساس ارزشهاست. مسائل عینی و مستقل از برداشت شخصی و عقاید است. پس دانش مبتنی بر آن جهان شمول و مستقل از احساسات فردی است. اسلام حکمرانی را در بستر دین با مشارکت مردمی ولی غربیها دین و سیاست را جدا میدانند. اسلام کاپیتالیسم پذیرش فعالیتهای خصوصی بر مبنای رقابت سالم را میپذیرد. جهان بینی غرب به طور معمول موارد زیر را در بر میگیرد ۱. دموکراسی و حقوق بشر ۲. اصالت فرد ۳. جدایی دین از حکومت ۴. بازار آزاد ۵. تعاملات فراگیر بینالمللی ۶. تاکید بر علم و فناوری ۷. اعتقاد شدید بر نظم جهانی دلخواه.
دکتر صالحی در انتقادی به قانون اساسی کشور گفت: سه اصل ۱۱، ۱۵۲ و ۱۵۴ در تناقض با منشور سازمان ملل هستند. ما عضو سازمان ملل هستیم پس باید تابع منشور سازمان ملل باشیم. از مفاد آن عدم دخالت در امور دیگران است. حمایت از مستضعفین مسلمین و وحدت سیاسی جهان اسلام در اصل قانون اساسی آمده است. ما در بیان و گفتار نباید در تناقض بینالمللی قرار بگیریم.
او در نقد غرب گفت: معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی تا زمانی اعتبار دارند که حافظه منافع باشد. ولی در غزه رعایت نشد. غرب ذخایر سلاحهای خود را در اسرائیل باز گذاشته است. مردم غزه با دو میلیون نفر جمعیت و ۳۶ کیلومتر وسعت فقط سلاح عقیده و ایمان دارند.
او از دوگانههای دیگری چون مردم در مقابل مسئولین، فرد در برابر محیط، نسل جوان در برابر نسل قدیم، بیداری در برابر غفلت، حقیقت جویی در برابر پیوستگی، تصویرسازی و روایتگری، و شیوههای مدرن آگاهی بخشی در برابر شیوههای سنتی نیز نام برد.
او درباره دوگانه محیط در مقابل فرد گفت: رهبر جوانان و افراد را در محیط غرب نشانه گرفته است. به عقیده وی هر دو مهم هستند. او بر مبنای آیات قرآن کریم فرد را خیلی مهم بیان کرد و افزود: فرد محیط را میسازد و محیط برفرد اثر میگذارد. رعایت حقوق دیگران نیز بر مبنای قرآن بسیار مهم است.
وی در پایان تاکید کرد: باید برای آحاد جامعه بیشترین اهمیت را قائل شد. حضرت آقا با جوانان صحبت میکند و محیط توسط همین تربیتشدگان به گونهای صحیح تغییر خواهد کرد. در شیوههای نوین به کارگیری خیلی تاکید داشته باشید. منع شبکههای اجتماعی راه حل نیست. روایتگری و تصویرسازی عناصر مهم تشکیل دهنده افکار عمومی هستند. برای این کار از حیث فرهنگی در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی در خیلی از زمینهها موفق بوده است. ولی در زمینه مسائل فرهنگی شیوه بخشنامهای را پیش گرفتهایم. اسلام دین دل است. حزبالله دلها را تسخیر کرد چون سید حسن نصرالله با دلار قابل خرید و فروش نیست. ولی شخصیتهای لبنانی قابل خرید و فروش هستند. او پیشنهاد داد: از روشهای جذاب فرهنگی برای جوانان استفاده شود.
سپس دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات و رییس دانشکده مطالعات جهان، با اشاره به کتاب جامع ۶۰۰ صفحهای خود درباره نامه مقام معظم رهبری به زبان فارسی و انگلیسی سخنان خود را ابتدا درباره نویسنده این نامه آغاز و خاطر نشان کرد حدود ۱۷ صفحه از این کتاب به خصوصیات رهبری پرداخته شده است. او وی را حکیمی الهی خطاب کرد که در تاریخ معاصر کمنظیر است.
وی اختلال تصویر موجود در اذهان جوانان اروپا و امریکا را ناشی از نوعی بازنمایی دانست و گفت: بازنمایی در اوج قدرت خود گزاره یکی مساوی با همه و همه مساوی با یکی را خلق می کند. آنها خشونت داعش را به همه مسلمانان تعمیم میدهند. با صنعت تصویر میتوان انحصار ذهنی در تفکر افراد بهوجود آورد. او تاکید کرد: ما به دلیل رویارویی نزدیک با این نظام باید قدردان حکمت رهبری در این نظام و نقش امام راحل و رهبر حکیم انقلاب در ایران جدید باشیم که مسیر جدید را برای رهیدن از نظام سلطه و معرفی اسلام با بنیه مقاومت در مقابل سلطهگری راهبری کردند.
دکتر عاملی به نقل از آنتونی گیدنز گفت: «هیچ تصوری از انقلاب بر مبنای دین در جهان وجود نداشت. انقلابها همه یا انقلابهای چپ و یا انقلابهای دموکراسیخواه برمبنای لیبرالیسم بود». وی افزود: انقلاب اسلامی انقلابی موفق مبتنی بر اسلامخواهی را در جهان بهوجود آورد و ظرفیت تابآوری بالایی دارد که در جنگ ۸ ساله ایران و عراق در شدیدترین محرومیتها به خوبی مشهود بود. امروزه به ابرقدرت نظامی با توان بازدارندگی تبدیل شدهایم. با اینکه به سمت بمب اتم نرفته و نخواهیم رفت.
رئیس دانشکده مطالعات جهان به جنگ اخیز غزه و اسرائیل اشاره کرد و گفت: این جنگ تابآوری اسرائیل را نشان داد.
دکتر عاملی جوانان نخبه را به بازدید از ظرفیتهای علم و فناوری کشور در صنعت داروسازی (با توان تأمین ۹۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور)، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، و صنعت نظامی تشویق و تاکید کرد: قدرت ایران زیرساخت و بنیه دارد. تابآوری این نظام از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۲ ادامه داشته و قرنها ادامه خواهد داشت.
وی درباره این دو نامه مقام معظم رهبری در بهمن ۱۳۹۳ و ۸ آذر ۱۳۹۴ گفت: محتوای این نامه رسمی نیست و ایشان از انتشار آن از طریق صداوسیما و مسیرهای رسمی پرهیز داشتند و خواهان رساندن آن از مسیر غیررسمی به نسل جوان غرب بودند؛ نسلی که باورمندتر و بهدور از اختلال تصویر هستند، صداقت بیشتری در فهم دارند و مسیر حرکت آینده جهان را تعیین میکنند. او دلیل خطاب قرار نگرفتن جوانان دیگر ملل و حتی جوانان مسلمان دیگر را آمریکا متمرکز شدن جهان عنوان کرد.
دکتر عاملی سپس ضمن اشاره به اروپامرکزی و امریکامرکزی در دنیای امروز، مصادیقی از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، با ۵۰ میلیون کشته و خسارات فراوان) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ با مرگ ۲۳ میلیون نفر فقط بهدلیل قحطی که ایران نیز درگیر آن بود) را بیان و گفت: آمریکاییها با بمباران اتمی هیروشیما در ثانیههای آغازین با کشتار ۲۱۰ تا ۲۳۰ هزار نفر و سه روز بعد به بمباران ناکازاکی اقدام کردند که ۷۵ هزار کشته برجای گذاشت. و همچنان به مسیر وحشتزایی و جنگ و خونریزی ادامه میدهند.
دکتر عاملی به نقل از کارتر گفت: آمریکا در ۲۶۵ سال تاریخ خود، تنها ۱۶ سال جنگ نداشته است. هماکنون نیز در ۷۸۰ نقطه دنیا صاحب پایگاه نظامی است. گویی زندگی آمریکا در جنگ و کشتار جمعی میگذرد. بارها طرح جمعآوری سلاحهای کشتار جمعی را مطرح کردند، ولی هرگز عملی نکردند.
کشتار ۲۳۰ هزار نفر، و آوارگی ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در جنگ عراق، کشتار ۱۷۴ هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر در جنگ افغانستان، کشتار تا ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در جنگ ویتنام (۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵) و پشتیبانی آمریکا از جنگ اخیر در غزه با بیش از ۲۰ هزار کشته تا کنون و بیش از ۷۰۰۰ کودک کشته برجایمانده، از دیگر مصدایق جنگطلبی آمریکا و جنگ کور و مصداق جنگهای امریکا عنوان شد که بمب در مناطقی ریخته میشود که مناطق جنگی نیستند.
دکتر عاملی به نقل از مقام معظم رهبری در نامه دوم خود به جوانان اروپا و آمریکا ضمن اشاره به تعبیری قابل تامل به اسرائیل گفت: «تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دوره استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بهنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکند.
مقام معظم رهبری در این نامه دو خواسته را از جوانان اروپا و امریکا مطرح کردهاند: خواسته اول درباره انگیزه سیاهنمایی اسلام است.
دکتر عاملی درباره این خواسته رهبری گفت: همواره دیگریهراسی بنیان کار نظامیان غربی بوده است. در حالیکه بیشتر تظاهراتهای ضد جنگ و خواستار صلح در غرب صورت میگیرد. نظام سیاسی غرب در استعمار ابتدا خاک کشورها را تصرف و سپس دوسوم جهان را مستعمره خود میکردند. حدود ۱۲ میلیون سرخپوست آمریکایی را در دورهای ۳۰۰ ساله، با آفریدن تصویری از وحشیبودن سرخپوستان، کشتند. مدتی روسهراسی و بعد به ژاپنهراسی روی آوردند. اکنون سه دهه است که اسلامهراسی بسیار پررنگ شده است. البته، مردم غرب را باید از دولتمردان و نظامیان غربی متمایز کرد. شمار تظاهرات و اعتراضها به جنگ توسط مردم آمریکا و اروپا بیش از هر نقطه دیگری در جهان و در کشورهای اسلامی است.
او به نخستین مقاله سه دهه پیش خود درباره اروپامرکزی و اسلامهراسی در کنفرانس کریم صدیقی در کمیسیون حقوق بشر اسلامی اشاره کرد که رژیم صهیونیستی با گرتهبرداری سعی در مالکیت این مقوله به عنوان خطای اجتماعی کردند.
بهگفته وی بنیان اسلامهراسی بر مبنای دیگریهراسی و دیگریسازی استوار است. در سال ۲۰۲۲، ۲ تریلیون ۲۴۰ میلیارد دلار/ نزدیک به ۲/۲ درصد تولید ناخالص جهان بودجه جنگ جهان بوده است. رهبری معظم از نسل جوان آمریکا و اروپا میخواهند که به انگیزههای اسلامهراسی توجه کنید و ببینید چرا این همه هراس نسبت به دیگری تولید میکنند و چرا بهدنبال هراسهای واهی، جنگ میکنند. آیا جز این است که جنگ، تبدیل به موضوعی اقتصادی و ابزاری برای گسترش سلطه بر منابع مالی جهان است؟
خواسته دوم مقام معظم رهبری از جوانان اروپا و امریکا، شناخت مستقیم و بیواسطه اسلام بود. دکتر عاملی گفت: قرآنی که ۱۱۴ بار در آن بسمالله الرحمن الرحیم آمده است، قرآنی که حاوی اسمای جمال و رحمت الهی بهمیزان پررنگ است، اسلامی که پیامی جامع دارد برای همزیستی مسالمتآمیز انسانها، و اساساً دینی که متصل به وحی است، پیام آشتی و آرامش برای بشریت دارد، گرچه گاه جهالتها و عصبیتهایی با آن آمیخته میشود، می تواند منشاء هراس باشد؟ باید توجه داشت که عصبیت قفلشدن ذهن انسان و قطع دریافت است. مقام معظم رهبری خارجشدن از انحصار رسانههایی چون سیانان و خبرگزاریهای بزرگ امپراتوریهای خبری غرب، فیلمها و صنعت سینما را در این نامه درخواست کردهاند.
بهگفته وی این نامه تلاشی در کنار تلاش نظاممند در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی با هدف تغییر مسیر چرخه سلطه جهانی بود و ادامه داد: آمریکاییها در این مدت ۹۷۰۰ تحریم به ایران و بعضی از کشورهای دیگر تحمیل کردند. تحریم دارو، غذا و آب با هیچیک از اصول انسانی سازگاری ندارد. از سال ۲۰۰۹ سیاست چندنهادیگرایی را در پیش گرفتند و نهادهای بینالمللی را شکل دادند تا با شبکه الگوریتمی بههمپیوستهای کنترل مالی جهان را بهدست گیرند. این ردیابیها منشا تحریم میشوند. چنین فضایی رو به تراکمی از انباشت فشار بر مردم جهان است. مقام معظم در این نامه تلاش کردند این جوّ را تخفیف دهند. ایشان از جوانان درخواست کردهاند از انگیزههایی که به شما اجازه نمیدهد وارد فهم شوید خود را نجات دهید.
در ادامه این نشست مسعود شجره، رئیس موسسه اسلامی حقوق بشر (لندن)، در ابتدا ضمن اشاره به قرن اخیر که مسلمانان و مسیحیان با هم همسایه و همزیست بودند و حتی با هم ازدواج میکردند گفت: به طوری تنفر میان آنها پرورش داده شده است که مسیحیها جنایتهایی بر علیه حتی کودکان انجام داده و کشتارها در نظر آنها طبیعی جلوه میکند.
او اسلام هراسی را هم همینطور توصیف کرد و ادامه داد: به علت ازدیاد مسلمانان از طریق مهاجرت، ازدیاد گرایش به اسلام، و زاد و ولد از قدرت گرفتن مسلمانان و غیر قابل کنترل شدن آنها هراس دارند.
وی در اشاره به حمله به سرخ پوستهای آمریکایی و اتفاقاتی که برای نازیها در آلمان افتاد گفت: فقط عدهای که به آنها حمله شده بود نابود نشدند بلکه همه اجتماع از بین رفت. برای حفظ اجتماع باید دیگران را قانع کرد تا عاقلانه به این مسئله بنگرند.
به عقیده وی در پخش این نامه توسط ایرانیانی که در غرب زندگی میکردند کوتاهی شده است. او نامه رهبری را برای هویت جوانان غرب یک واقعیت تاریخی عنوان کرد و افزود: به برکت شهدای غزه حق و از باطل شناخته شدند. ابرقدرتها از کشتار مردم غزه طرفداری کردند. وزیر کشور انگلیس حمایت از مردم فلسطین را حمایت از تروریسم اعلام کرد.
شجره با اینکه این اقدامات غرب را فضاسازی و جلوگیری از عدالت خواهی بیان کرد ولی آن فضاسازی را باعث آگاهتر شدن مردم و آشنایی بیشتر آنان با وظیفه خود در برابر ظلم نهادها و رژیمهای خود دانست و گفت: حتی بسیاری از یهودیان عدالت خواه برای اعتراض به خیابانها آمدند. در تمام موقعیت جنگ فعلی تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا کردهاند به برکت عدالت خواهی بوده است. چهره ظالمین به طور واضح دیده میشود. در هنگام ظهور هم عدالت خواهی اجتماع بیشتر میشود و امروزه به اوج رسیده است.
او با ذکر این حقیقت که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان تنها در جایی توانستهاند همزیستی داشته باشند که تحت فرمانروایی مسلمانان بوده است گفت: بنابراین ما مسئولیتی داریم و مقام معظم رهبری هم پدرانه جوانان را هدایت کردند.
در ادامه نشست دکتر روحالامین سعیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق (ع)، از منظر دانش روابط بینالملل برای فهم نامه رهبری گفت: نامه رهبری به جوانان اروپایی در سال ۲۰۱۵ مصداق کنش ارتباطی در وضعیت پسامدرن است.
وی افزود: در عصر مدرن ما بیشتر در عرصه سیاسی با کنشهای استراتژیک ارتباط داریم. بدین معنا که شما دیگران را با استفاده از ابزارهای زور و تهدید وادار به انجام کاری میکنید. رفتار دولتمردان مبتنی بر کنش استراتژیک است (به طور مثال رابطه آمریکا با ایران و دیگر کشورها). در دوران مدرن که کنشگر اصلی دولت است شاهد کنشهای استراتژیک هستیم. اما منتقدان مدرنیته که در علوم سیاسی و روابط بینالملل انتقاد دارند کنش استراتژیک را نامناسب و کنش ارتباطی را قبول دارند.
او به نقل از یک نظریهپرداز اعتقادی کنش ارتباطی را بهتر توصیف کرد و توضیح داد: ما باید از کنش استراتژیک به سمت کنش ارتباطی برویم. کنش ارتباطی وضعیتی است که شما اجتماعی را تشکیل میدهید که اخلاق گفتمان در آن حاکم است. فارغ از مناسبات سلطه و قدرت با هم صحبت میکنند. هیچ فرد و جایگاهی در اینجا از پیش حذف نشده و برتر دانسته نشود. جز نیروی استدلال هیچ فرایندی گفتگوی ما را هدایت نکند. تصمیم گیری در جمع اعمال و صحبت یکدیگر با تکیه بر عقلانیت و ارائه دلیل درک شود. کلید مشروعیت هم استدلال عقلانی است.
وی در ادامه افزود: اگر بشر از وضعیت کنونی رهایی یابد کنش ارتباطی و رسیدن به وضعیت ایده آل است. با وجود احساس احترام و عدم خشونت ما از گفتمان استراتژیک دوران مدرن رها شده و به وضعیت صلحآمیز مبتنی بر همدلی میرسیم. به تعبیر سعیدی انسان پساغربی در محافل علمی و آکادمیک دیگر صاحب نظریه برتر نیست. او فهمیده است که همانطور که وی صاحب نظر است بقیه هم نظری دارند و باید شنید. او دوباره تاکید کرد: استثناگرایی آمریکایی حداقل برای دانشگاهیان فرو ریخته است.
او مخاطب قرار گرفتن جوانان و نه دولتها را در نامه رهبری از ویژگیهای آن بیان کرد و گفت: دولت پسامدرن از طرف رهبری درک شده است. دولت پسامدرن در برابر جامعه کاملاً پاسخگو است. در وضعیت پسامدرن دولت یکی از کنشگران حکمرانی است. در کنار دولت، نهادهای کارگری، سازمانهای مردم نهاد، و رسانهها هم نقش آفرینی میکنند.
سعیدی در بیان یکی دیگر از ویژگیهای نامه رهبری گفت: نامه از بالا به پایین نیست. هیچگونه تحکمی ندارد. از جوانان میخواهد در مورد اسلام از طریق منابع حقیقی آن یعنی قرآن و پیغمبر جستجو کنند.
وی ضمن اشاره به برگزاری همایش افق نور گفت: فعالان مدنی آمریکایی در این همایش به این ویژگی غیر دستوری بودن نامه اشاره کردند و اینکه قصد فعال کردن روح جستجوگر مخاطب را دارد. این نشان میدهد گذار از وضعیت تاثیر محوری بر اساس مدل ارتباطی نامتقارن یکسویه به وضعیت ارتباطات متقارن دوسویه اتفاق افتاده است.
او در پایان تاکید کرد: در دیپلماسی عمومی در ارتباط با غرب نباید تصور کنیم همه باید فرمانبردار ما باشند. وضعیت گفتگو حاکم است. باید از هم یاد گرفت و جوانان را مبتنی بر استدلال قانع کرد. در نامه رهبری درک عرصه پستمدرن، تحولات عرصه پستمدرن، گذار از دولت محوری، و گذار از مونولوگگرایی به سمت دیالوگگرایی کاملاً مشهود است.
نشست «بازخوانی نامه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا: اندیشه مقابله با ظلم، نظم جهانی سلطه و کشتار جمعی» دوشنبه ۶ آذر سال ۱۴۰۲ در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
اولین سخنران این نشست دکتر علیاکبر صالحی، استاد دانشگاه شریف و قائم مقام فرهنگستان علوم، بود. او ضمن سلام به روح پرفتوح امام راحل و آرزوی توفیق و سلامتی برای خلف صالح او مقام معظم رهبری گفت: در زمان دانشجویی من در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۶ شمسی) دین در اذهان دانشجویان جایگاهی نداشت. دین باوری در جهان رو به افول بود. پوچگرایی در نسل جوان به خصوص غرب به طرز عجیبی رواج پیدا کرده بود. در آن زمان کمونیسم، سوسیالیسم، مائوئیسم, و چائوئیسم در برابر دین قرار داشتند.
او در ادامه به نقل از محافل گوناگون غرب از دین به عنوان ارتجاع سیاه نام برد و افزود: در آن زمان نوعی هویتسازی احساس میشد. تشعشعات گوهر تابناک دین دیگر قابل رویت نبود. وی وجود امام ره را باعث زدوده شدن زنگارها از روی اسلام توصیف کرد و گفت: امام راحل به نام دین حرکت اجتماعی بزرگی را بر خلاف تصور همگان آغاز کرد. انقلاب بدون سلاح پیروز شد.
به همین دلیل وی از امام ره با عنوان محی الدین نام برد و با نقل قولی از دکتر خوشرو هنگام سفارت در سازمان ملل گفت: روزی نزد کسینجر رفته و در مورد انقلاب سوال کردم که چطور انقلاب ایران آمریکا را غافلگیر کرد. کسینجر هنگام آغاز اعتراضات مردمی در ایران به تنها چیزی که فکر نمیکرد این بود که دین بتواند یک حرکت اجتماعی باشد و قدرتی را سرنگون کند.
وی دین را نظام زندگی خواند و ضمن اشاره به آیاتی در قرآن نظیر «اللهم اصلح دیننا و دنیانا» توضیح داد: دین با زندگی دنیوی و اخروی مردم سر و کار دارد. ولی ایدئولوژیهای دیگر نظیر کمونیسم فقط با دنیا سر و کار دارند و از آخرت صحبتی به میان نمیآورند. اصولاً ایدئولوژی درک و استنباط از موضوع جزمی است. اما مکتب و فلسفه اسلام جزمی نیست.
قائم مقام فرهنگستان علوم با ذکر مثالهایی در قرآن نظیر «افلا یعقلون»، «افلا یتفکرون»، و «لا اکراه فی الدین» گفت: در درون اسلام هم چگونگیها و هم چراییها مطرح است. اما در ایدئولوژی فقط چگونگیها مطرح است و چراییها جواب داده نمیشوند. فقه ما چگونگی است و ۵۲ باب دارد.
او حرکت امام را باعث جدایی دنیا از نهیلیسم و مشوق مردم به تفکر در مورد باورها دانست و ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی تعداد اندیشکدههای مذهبی درباره اسلام و شیعه در اکثر دانشکدههای اسلام شناسی رواج پیدا کرد و به تبع آن دین رونق یافت. امام دین را احیا و مقام معظم رهبری مسئولیت نشر دین با شیوه درست را به عهده دارند.
دکتر صالحی اظهار داشت: با خواندن نامه رهبری در سال ۱۳۹۴ بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. مقام معظم رهبری آینده ملت را در دستان جوانان میبیند. حس حقیقت جویی را در قلبهای جوانان زندهتر و هوشیارتر مییابند.
این استاد دانشگاه در ادامه به فرازهایی از نامه رهبری اشاره کرد: «سیاستمداران شما آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت جدا کردهاند. سخن درباره اسلام است. درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه کرده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سعی باطل شده است تا این دین بزرگ در جایگاه دشمن ترسناک نشانده شود. هراسهای گوناگون از اسلام به ملتها القا شده است. چرا وجدان عمومی در غرب باید با تاخیر چند ده ساله بیدار و آگاه شود. چرا بازنگری در وجدان عمومی معطوف به مسائل روز نیست. چرا از شکلگیری آگاهی عمومی نسبت به فرهنگ و اندیشههای اسلام جلوگیری میشود. چه معانی و ارزشهایی در اسلام مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام تامین میگردد. شناخت مستقیم و بیواسطه از دین اسلام را به دست آورید. تا بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند چیست و چه ماهیتی دارد. اجازه ندهید تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری در جهان را پرورش داده و برترین دانشمندان و مبتکران را تربیت کرده است. اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنید».
وی سپس ضمن پر معنا بودن دانستن هر کلمه از نامه گفت: انگار یک متخصص علوم سیاسی نامه را نوشته است. از این ۱۳ فراز میتوان جند نکته استخراج کرد. ۱. تفاوت بین نسل جدید و قدیم قائل شدند. ۲. تصویرسازی و روایتگری را مهم میدانند. ۳. اعتراف غرب از اقدامات خود ولی با تاخیر چند ده ساله. ۴. نباید اجازه دهیم ذهن جوانان محصور بماند.۵. شناخت حقیقت از منبع اصلی حقیقت.
دکتر صالحی در ادامه ضمن یادآوری یکی از خاطرات خود گفت: در سال ۱۳۸۶ کنسول روس از اختلاف میان شیعه و سنی سخن گفت. او میخواست بداند اگر سنی کشتن شیعه را عادی جلوه دهد علمای شیعه چه فتوایی خواهند داشت. من استنباط خود را اینطور بیان کردم که بی دلیل نمیتوان خون مسلمانی را ریخت و بعید میدانم از سوی شیعه چنین حکمی صادر شود.
او در توضیح فرازهای نامه افزود: فتنه غزه عذاب بزرگی بود و حکومت غرب، حکومتهای اسلامی و عربی که دم از مقررات و حقوق بشر میزنند در حال امتحان پس دادن هستند. قوانین بین المللی تا زمانی اعتبار دارد که حامی منافع قدرتها باشد. دولتهای غرب جنایتکار دست اسرائیل را باز گذاشتند. ولی دیر به گناه خود اعتراف میکنند.
وی در بیان چگونگی قرار نگرفتن در برابر دوگانگیها و تناقضها گفت: اختلافی بین جهانبینی غرب و انقلاب اسلامی وجود دارد. اهداف مکتب غرب بر اساس منفعت طلبی و اقتصاد حرف اول را میزند. اما اهداف انقلاب بر اساس ارزشهاست. مسائل عینی و مستقل از برداشت شخصی و عقاید است. پس دانش مبتنی بر آن جهان شمول و مستقل از احساسات فردی است. اسلام حکمرانی را در بستر دین با مشارکت مردمی ولی غربیها دین و سیاست را جدا میدانند. اسلام کاپیتالیسم پذیرش فعالیتهای خصوصی بر مبنای رقابت سالم را میپذیرد. جهان بینی غرب به طور معمول موارد زیر را در بر میگیرد ۱. دموکراسی و حقوق بشر ۲. اصالت فرد ۳. جدایی دین از حکومت ۴. بازار آزاد ۵. تعاملات فراگیر بینالمللی ۶. تاکید بر علم و فناوری ۷. اعتقاد شدید بر نظم جهانی دلخواه.
دکتر صالحی در انتقادی به قانون اساسی کشور گفت: سه اصل ۱۱، ۱۵۲ و ۱۵۴ در تناقض با منشور سازمان ملل هستند. ما عضو سازمان ملل هستیم پس باید تابع منشور سازمان ملل باشیم. از مفاد آن عدم دخالت در امور دیگران است. حمایت از مستضعفین مسلمین و وحدت سیاسی جهان اسلام در اصل قانون اساسی آمده است. ما در بیان و گفتار نباید در تناقض بینالمللی قرار بگیریم.
او در نقد غرب گفت: معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی تا زمانی اعتبار دارند که حافظه منافع باشد. ولی در غزه رعایت نشد. غرب ذخایر سلاحهای خود را در اسرائیل باز گذاشته است. مردم غزه با دو میلیون نفر جمعیت و ۳۶ کیلومتر وسعت فقط سلاح عقیده و ایمان دارند.
او از دوگانههای دیگری چون مردم در مقابل مسئولین، فرد در برابر محیط، نسل جوان در برابر نسل قدیم، بیداری در برابر غفلت، حقیقت جویی در برابر پیوستگی، تصویرسازی و روایتگری، و شیوههای مدرن آگاهی بخشی در برابر شیوههای سنتی نیز نام برد.
او درباره دوگانه محیط در مقابل فرد گفت: رهبر جوانان و افراد را در محیط غرب نشانه گرفته است. به عقیده وی هر دو مهم هستند. او بر مبنای آیات قرآن کریم فرد را خیلی مهم بیان کرد و افزود: فرد محیط را میسازد و محیط برفرد اثر میگذارد. رعایت حقوق دیگران نیز بر مبنای قرآن بسیار مهم است.
وی در پایان تاکید کرد: باید برای آحاد جامعه بیشترین اهمیت را قائل شد. حضرت آقا با جوانان صحبت میکند و محیط توسط همین تربیتشدگان به گونهای صحیح تغییر خواهد کرد. در شیوههای نوین به کارگیری خیلی تاکید داشته باشید. منع شبکههای اجتماعی راه حل نیست. روایتگری و تصویرسازی عناصر مهم تشکیل دهنده افکار عمومی هستند. برای این کار از حیث فرهنگی در این ۴۴ سال جمهوری اسلامی در خیلی از زمینهها موفق بوده است. ولی در زمینه مسائل فرهنگی شیوه بخشنامهای را پیش گرفتهایم. اسلام دین دل است. حزبالله دلها را تسخیر کرد چون سید حسن نصرالله با دلار قابل خرید و فروش نیست. ولی شخصیتهای لبنانی قابل خرید و فروش هستند. او پیشنهاد داد: از روشهای جذاب فرهنگی برای جوانان استفاده شود.
سپس دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات و رییس دانشکده مطالعات جهان، با اشاره به کتاب جامع ۶۰۰ صفحهای خود درباره نامه مقام معظم رهبری به زبان فارسی و انگلیسی سخنان خود را ابتدا درباره نویسنده این نامه آغاز و خاطر نشان کرد حدود ۱۷ صفحه از این کتاب به خصوصیات رهبری پرداخته شده است. او وی را حکیمی الهی خطاب کرد که در تاریخ معاصر کمنظیر است.
وی اختلال تصویر موجود در اذهان جوانان اروپا و امریکا را ناشی از نوعی بازنمایی دانست و گفت: بازنمایی در اوج قدرت خود گزاره یکی مساوی با همه و همه مساوی با یکی را خلق می کند. آنها خشونت داعش را به همه مسلمانان تعمیم میدهند. با صنعت تصویر میتوان انحصار ذهنی در تفکر افراد بهوجود آورد. او تاکید کرد: ما به دلیل رویارویی نزدیک با این نظام باید قدردان حکمت رهبری در این نظام و نقش امام راحل و رهبر حکیم انقلاب در ایران جدید باشیم که مسیر جدید را برای رهیدن از نظام سلطه و معرفی اسلام با بنیه مقاومت در مقابل سلطهگری راهبری کردند.
دکتر عاملی به نقل از آنتونی گیدنز گفت: «هیچ تصوری از انقلاب بر مبنای دین در جهان وجود نداشت. انقلابها همه یا انقلابهای چپ و یا انقلابهای دموکراسیخواه برمبنای لیبرالیسم بود». وی افزود: انقلاب اسلامی انقلابی موفق مبتنی بر اسلامخواهی را در جهان بهوجود آورد و ظرفیت تابآوری بالایی دارد که در جنگ ۸ ساله ایران و عراق در شدیدترین محرومیتها به خوبی مشهود بود. امروزه به ابرقدرت نظامی با توان بازدارندگی تبدیل شدهایم. با اینکه به سمت بمب اتم نرفته و نخواهیم رفت.
رئیس دانشکده مطالعات جهان به جنگ اخیز غزه و اسرائیل اشاره کرد و گفت: این جنگ تابآوری اسرائیل را نشان داد.
دکتر عاملی جوانان نخبه را به بازدید از ظرفیتهای علم و فناوری کشور در صنعت داروسازی (با توان تأمین ۹۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور)، صنعت هستهای، صنعت هوافضا، و صنعت نظامی تشویق و تاکید کرد: قدرت ایران زیرساخت و بنیه دارد. تابآوری این نظام از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۲ ادامه داشته و قرنها ادامه خواهد داشت.
وی درباره این دو نامه مقام معظم رهبری در بهمن ۱۳۹۳ و ۸ آذر ۱۳۹۴ گفت: محتوای این نامه رسمی نیست و ایشان از انتشار آن از طریق صداوسیما و مسیرهای رسمی پرهیز داشتند و خواهان رساندن آن از مسیر غیررسمی به نسل جوان غرب بودند؛ نسلی که باورمندتر و بهدور از اختلال تصویر هستند، صداقت بیشتری در فهم دارند و مسیر حرکت آینده جهان را تعیین میکنند. او دلیل خطاب قرار نگرفتن جوانان دیگر ملل و حتی جوانان مسلمان دیگر را آمریکا متمرکز شدن جهان عنوان کرد.
دکتر عاملی سپس ضمن اشاره به اروپامرکزی و امریکامرکزی در دنیای امروز، مصادیقی از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، با ۵۰ میلیون کشته و خسارات فراوان) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ با مرگ ۲۳ میلیون نفر فقط بهدلیل قحطی که ایران نیز درگیر آن بود) را بیان و گفت: آمریکاییها با بمباران اتمی هیروشیما در ثانیههای آغازین با کشتار ۲۱۰ تا ۲۳۰ هزار نفر و سه روز بعد به بمباران ناکازاکی اقدام کردند که ۷۵ هزار کشته برجای گذاشت. و همچنان به مسیر وحشتزایی و جنگ و خونریزی ادامه میدهند.
دکتر عاملی به نقل از کارتر گفت: آمریکا در ۲۶۵ سال تاریخ خود، تنها ۱۶ سال جنگ نداشته است. هماکنون نیز در ۷۸۰ نقطه دنیا صاحب پایگاه نظامی است. گویی زندگی آمریکا در جنگ و کشتار جمعی میگذرد. بارها طرح جمعآوری سلاحهای کشتار جمعی را مطرح کردند، ولی هرگز عملی نکردند.
کشتار ۲۳۰ هزار نفر، و آوارگی ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در جنگ عراق، کشتار ۱۷۴ هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر در جنگ افغانستان، کشتار تا ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در جنگ ویتنام (۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵) و پشتیبانی آمریکا از جنگ اخیر در غزه با بیش از ۲۰ هزار کشته تا کنون و بیش از ۷۰۰۰ کودک کشته برجایمانده، از دیگر مصدایق جنگطلبی آمریکا و جنگ کور و مصداق جنگهای امریکا عنوان شد که بمب در مناطقی ریخته میشود که مناطق جنگی نیستند.
دکتر عاملی به نقل از مقام معظم رهبری در نامه دوم خود به جوانان اروپا و آمریکا ضمن اشاره به تعبیری قابل تامل به اسرائیل گفت: «تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دوره استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بهنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکند.
مقام معظم رهبری در این نامه دو خواسته را از جوانان اروپا و امریکا مطرح کردهاند: خواسته اول درباره انگیزه سیاهنمایی اسلام است.
دکتر عاملی درباره این خواسته رهبری گفت: همواره دیگریهراسی بنیان کار نظامیان غربی بوده است. در حالیکه بیشتر تظاهراتهای ضد جنگ و خواستار صلح در غرب صورت میگیرد. نظام سیاسی غرب در استعمار ابتدا خاک کشورها را تصرف و سپس دوسوم جهان را مستعمره خود میکردند. حدود ۱۲ میلیون سرخپوست آمریکایی را در دورهای ۳۰۰ ساله، با آفریدن تصویری از وحشیبودن سرخپوستان، کشتند. مدتی روسهراسی و بعد به ژاپنهراسی روی آوردند. اکنون سه دهه است که اسلامهراسی بسیار پررنگ شده است. البته، مردم غرب را باید از دولتمردان و نظامیان غربی متمایز کرد. شمار تظاهرات و اعتراضها به جنگ توسط مردم آمریکا و اروپا بیش از هر نقطه دیگری در جهان و در کشورهای اسلامی است.
او به نخستین مقاله سه دهه پیش خود درباره اروپامرکزی و اسلامهراسی در کنفرانس کریم صدیقی در کمیسیون حقوق بشر اسلامی اشاره کرد که رژیم صهیونیستی با گرتهبرداری سعی در مالکیت این مقوله به عنوان خطای اجتماعی کردند.
بهگفته وی بنیان اسلامهراسی بر مبنای دیگریهراسی و دیگریسازی استوار است. در سال ۲۰۲۲، ۲ تریلیون ۲۴۰ میلیارد دلار/ نزدیک به ۲/۲ درصد تولید ناخالص جهان بودجه جنگ جهان بوده است. رهبری معظم از نسل جوان آمریکا و اروپا میخواهند که به انگیزههای اسلامهراسی توجه کنید و ببینید چرا این همه هراس نسبت به دیگری تولید میکنند و چرا بهدنبال هراسهای واهی، جنگ میکنند. آیا جز این است که جنگ، تبدیل به موضوعی اقتصادی و ابزاری برای گسترش سلطه بر منابع مالی جهان است؟
خواسته دوم مقام معظم رهبری از جوانان اروپا و امریکا، شناخت مستقیم و بیواسطه اسلام بود. دکتر عاملی گفت: قرآنی که ۱۱۴ بار در آن بسمالله الرحمن الرحیم آمده است، قرآنی که حاوی اسمای جمال و رحمت الهی بهمیزان پررنگ است، اسلامی که پیامی جامع دارد برای همزیستی مسالمتآمیز انسانها، و اساساً دینی که متصل به وحی است، پیام آشتی و آرامش برای بشریت دارد، گرچه گاه جهالتها و عصبیتهایی با آن آمیخته میشود، می تواند منشاء هراس باشد؟ باید توجه داشت که عصبیت قفلشدن ذهن انسان و قطع دریافت است. مقام معظم رهبری خارجشدن از انحصار رسانههایی چون سیانان و خبرگزاریهای بزرگ امپراتوریهای خبری غرب، فیلمها و صنعت سینما را در این نامه درخواست کردهاند.
بهگفته وی این نامه تلاشی در کنار تلاش نظاممند در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی با هدف تغییر مسیر چرخه سلطه جهانی بود و ادامه داد: آمریکاییها در این مدت ۹۷۰۰ تحریم به ایران و بعضی از کشورهای دیگر تحمیل کردند. تحریم دارو، غذا و آب با هیچیک از اصول انسانی سازگاری ندارد. از سال ۲۰۰۹ سیاست چندنهادیگرایی را در پیش گرفتند و نهادهای بینالمللی را شکل دادند تا با شبکه الگوریتمی بههمپیوستهای کنترل مالی جهان را بهدست گیرند. این ردیابیها منشا تحریم میشوند. چنین فضایی رو به تراکمی از انباشت فشار بر مردم جهان است. مقام معظم در این نامه تلاش کردند این جوّ را تخفیف دهند. ایشان از جوانان درخواست کردهاند از انگیزههایی که به شما اجازه نمیدهد وارد فهم شوید خود را نجات دهید.
در ادامه این نشست مسعود شجره، رئیس موسسه اسلامی حقوق بشر (لندن)، در ابتدا ضمن اشاره به قرن اخیر که مسلمانان و مسیحیان با هم همسایه و همزیست بودند و حتی با هم ازدواج میکردند گفت: به طوری تنفر میان آنها پرورش داده شده است که مسیحیها جنایتهایی بر علیه حتی کودکان انجام داده و کشتارها در نظر آنها طبیعی جلوه میکند.
او اسلام هراسی را هم همینطور توصیف کرد و ادامه داد: به علت ازدیاد مسلمانان از طریق مهاجرت، ازدیاد گرایش به اسلام، و زاد و ولد از قدرت گرفتن مسلمانان و غیر قابل کنترل شدن آنها هراس دارند.
وی در اشاره به حمله به سرخ پوستهای آمریکایی و اتفاقاتی که برای نازیها در آلمان افتاد گفت: فقط عدهای که به آنها حمله شده بود نابود نشدند بلکه همه اجتماع از بین رفت. برای حفظ اجتماع باید دیگران را قانع کرد تا عاقلانه به این مسئله بنگرند.
به عقیده وی در پخش این نامه توسط ایرانیانی که در غرب زندگی میکردند کوتاهی شده است. او نامه رهبری را برای هویت جوانان غرب یک واقعیت تاریخی عنوان کرد و افزود: به برکت شهدای غزه حق و از باطل شناخته شدند. ابرقدرتها از کشتار مردم غزه طرفداری کردند. وزیر کشور انگلیس حمایت از مردم فلسطین را حمایت از تروریسم اعلام کرد.
شجره با اینکه این اقدامات غرب را فضاسازی و جلوگیری از عدالت خواهی بیان کرد ولی آن فضاسازی را باعث آگاهتر شدن مردم و آشنایی بیشتر آنان با وظیفه خود در برابر ظلم نهادها و رژیمهای خود دانست و گفت: حتی بسیاری از یهودیان عدالت خواه برای اعتراض به خیابانها آمدند. در تمام موقعیت جنگ فعلی تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا کردهاند به برکت عدالت خواهی بوده است. چهره ظالمین به طور واضح دیده میشود. در هنگام ظهور هم عدالت خواهی اجتماع بیشتر میشود و امروزه به اوج رسیده است.
او با ذکر این حقیقت که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان تنها در جایی توانستهاند همزیستی داشته باشند که تحت فرمانروایی مسلمانان بوده است گفت: بنابراین ما مسئولیتی داریم و مقام معظم رهبری هم پدرانه جوانان را هدایت کردند.
در ادامه نشست دکتر روحالامین سعیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق (ع)، از منظر دانش روابط بینالملل برای فهم نامه رهبری گفت: نامه رهبری به جوانان اروپایی در سال ۲۰۱۵ مصداق کنش ارتباطی در وضعیت پسامدرن است.
وی افزود: در عصر مدرن ما بیشتر در عرصه سیاسی با کنشهای استراتژیک ارتباط داریم. بدین معنا که شما دیگران را با استفاده از ابزارهای زور و تهدید وادار به انجام کاری میکنید. رفتار دولتمردان مبتنی بر کنش استراتژیک است (به طور مثال رابطه آمریکا با ایران و دیگر کشورها). در دوران مدرن که کنشگر اصلی دولت است شاهد کنشهای استراتژیک هستیم. اما منتقدان مدرنیته که در علوم سیاسی و روابط بینالملل انتقاد دارند کنش استراتژیک را نامناسب و کنش ارتباطی را قبول دارند.
او به نقل از یک نظریهپرداز اعتقادی کنش ارتباطی را بهتر توصیف کرد و توضیح داد: ما باید از کنش استراتژیک به سمت کنش ارتباطی برویم. کنش ارتباطی وضعیتی است که شما اجتماعی را تشکیل میدهید که اخلاق گفتمان در آن حاکم است. فارغ از مناسبات سلطه و قدرت با هم صحبت میکنند. هیچ فرد و جایگاهی در اینجا از پیش حذف نشده و برتر دانسته نشود. جز نیروی استدلال هیچ فرایندی گفتگوی ما را هدایت نکند. تصمیم گیری در جمع اعمال و صحبت یکدیگر با تکیه بر عقلانیت و ارائه دلیل درک شود. کلید مشروعیت هم استدلال عقلانی است.
وی در ادامه افزود: اگر بشر از وضعیت کنونی رهایی یابد کنش ارتباطی و رسیدن به وضعیت ایده آل است. با وجود احساس احترام و عدم خشونت ما از گفتمان استراتژیک دوران مدرن رها شده و به وضعیت صلحآمیز مبتنی بر همدلی میرسیم. به تعبیر سعیدی انسان پساغربی در محافل علمی و آکادمیک دیگر صاحب نظریه برتر نیست. او فهمیده است که همانطور که وی صاحب نظر است بقیه هم نظری دارند و باید شنید. او دوباره تاکید کرد: استثناگرایی آمریکایی حداقل برای دانشگاهیان فرو ریخته است.
او مخاطب قرار گرفتن جوانان و نه دولتها را در نامه رهبری از ویژگیهای آن بیان کرد و گفت: دولت پسامدرن از طرف رهبری درک شده است. دولت پسامدرن در برابر جامعه کاملاً پاسخگو است. در وضعیت پسامدرن دولت یکی از کنشگران حکمرانی است. در کنار دولت، نهادهای کارگری، سازمانهای مردم نهاد، و رسانهها هم نقش آفرینی میکنند.
سعیدی در بیان یکی دیگر از ویژگیهای نامه رهبری گفت: نامه از بالا به پایین نیست. هیچگونه تحکمی ندارد. از جوانان میخواهد در مورد اسلام از طریق منابع حقیقی آن یعنی قرآن و پیغمبر جستجو کنند.
وی ضمن اشاره به برگزاری همایش افق نور گفت: فعالان مدنی آمریکایی در این همایش به این ویژگی غیر دستوری بودن نامه اشاره کردند و اینکه قصد فعال کردن روح جستجوگر مخاطب را دارد. این نشان میدهد گذار از وضعیت تاثیر محوری بر اساس مدل ارتباطی نامتقارن یکسویه به وضعیت ارتباطات متقارن دوسویه اتفاق افتاده است.
او در پایان تاکید کرد: در دیپلماسی عمومی در ارتباط با غرب نباید تصور کنیم همه باید فرمانبردار ما باشند. وضعیت گفتگو حاکم است. باید از هم یاد گرفت و جوانان را مبتنی بر استدلال قانع کرد. در نامه رهبری درک عرصه پستمدرن، تحولات عرصه پستمدرن، گذار از دولت محوری، و گذار از مونولوگگرایی به سمت دیالوگگرایی کاملاً مشهود است.
مطالب مشابه
دفعات مشاهده: 95 بار |
دفعات چاپ: 17 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر